سه سال ازدواج کردم از اول ازدواجم تمام روزای تعطیل ۴ ساعت تنها بودم چون شوهرم واسه خودش گلخونه درست کرده تو پشت بوم مادرش باید به اونا برسه البته روزای دیگه کارش چیز دیگه ایه هر چی بهش گفتم تنهام نذار هر بار گفت کار دارم دیگه خیلی دلسرد و دلشکسته شدم شما بودید چکار میکردید