ی داداش و دوتا خواهر دارم ولی داداشم ک راه دور خواهرامم کم میبینم بخاطر شرایط
پدرم رو ۶ سالی میشه از دست دادم ولی هنوز درد نبودنش دلمو درد میاره بعد رفتنش کل خونواده از هم پاشید من خیلیببی تنها شدم دیگ انگار کل خونوادم و از دست دادم اگه بود دور هم جمعمون میکرد میبردمون برامون مرغ کباب میکرد بازی میکردیم و خیلی خوش میگذشت الان داشتم نون خ میدیدم ک نوه اشو بغل کرده بود افتادم یاد پدرم اخه رفتاراش شبیه پدرمه و خیلی دلم گرفت ک بایای من بچمو ندید ب زور جلوی اشکامو گرفتم چقد ب بودنش نیاز دارم چقد نبودنش عمیییق حس میشه الانم اشکام همینجوری میریزه چقد تو مناسبتا بیشتر نبودنش و حس میکنم وقتی میبینم همه پدر دارن همه کس و کار دارن و من هیچ
ای خدا خیلیییی دلم براش تنگ شده خیلیییی نگین با خواهرا دور هم جمع شیمک نمیشه