از وضعیتتون بگید؟ چقدر طول کشید تا به حالت نرمال برگردید؟ واکنش اطرافیا چی بود؟ زیاد زخم زبون میزدن؟
اگر ازدواج کردید،راضی هستید؟ توی سرتون نمیزنه؟
کلا حس و حالش چه فرقی با طلاق اول داره؟
من یه بار طلاق گرفتم
ولی ده بار هم بگیرم کو ن لق مردم به کسی ربطی نداره
اهمیت نده هر کار کنی مردم حرف میزنن
این سوال منم هست ،من یکبار ازدواج کردم الانم ازدواج دوممه ،شوهرم ازدواج اولشه ،اخلاقش بده عصبی و وابستگی شدید به خانوادش داره درحدی که همه کاری براشدن میکنه خیلی دعوامون میشه سر اخلاقاش ولی چون ازدواج دوممه واقعا از طلاق دوباره میترسم ،حس میکنم دیگه بعدش زندگیم بدتر از الانم میشه
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
دخترعمه م سه بار طلاق گرفت
الان با پسرش تنها زندگی میکنه
شوهر من کوهی از ایراداته،که یکیش فقط اعتیاده
نمیگم من خوبم ولی لااقل دوس دارم برای درست کردن خودم و زندگیم تلاش کنم ولی اون هیییییچ تلاشی که نمیکنه هیچ تازه روز به روز بدتر هم میشه و طلبکاره! یکی دیگه تصمیم میگیره بره سراغ مواد،اونوقت من باید چوب خریت اونو بخورم😔
درکت میکنم عزیزم شوهر من خسیس نیس برعکس ولخرج هم برای من هم برای همه که این منو اذیت میکنه چون برای خانوادشم همه کاری میکنه و بفکر ایندمون اصلانیست من دلخوشی به اینده ندارم چون وضع مالیمون خیلی خیلی معمولیه
منم بعد از طلاق اولم همینجوری حرف میزدم گلم! ولی تا موقعی که توی شرایطش قرار نگیری نمیدونی واکنشت چیه! آدم همه جوره از زندگیش عقب میافته،۳۰ سالمه ولی هنوز نه یه زندگی درستو حسابی دارم نه بچه ...اگر یه ۳۰ ساله مجرد باشی خیلی فرق داره با اینکه یه ۳۰ساله ای باشی که دوبار طلاق رو تجربه کرده
ایراد بزرگش اینه که اولویتش خانوادشه از همه لحاظ مالی و عاطفی بعد من این خیلی سخته وعذاب اور ،بدی بعدیش زود عصبی میشه اگه مخالف چیزی باشم و بگم چرا فلان کارو کردی و چرا فلان اتفاق افتاد سریع دعوامون میشه و داد وبیداد و وسایل میشکنه و فحش میده ،با کاراش یکاری کرده نود درصد خانواده خودش میان خونمون و فامیلاش کاری کرده اکثر اطرافیانم نمیان غیر مستقیم البته ،گردنم نمیگیره میگه نه این‌طوری نیست ادم خود خواهی هست ،منم دقیقا حس شمارو دارم ازدواج دوممه سی سالمه و اینبارم ازدواجم این‌طوری شده واقعا دلم پره از طلاق میترسم ولی شوهرمم اخلاقای بدی داره
واقعا درکت میکنم چقدر دازی اذیت میشی منم سر موضوعاتی قهر کرده بودم رفتم خونه پدرم ولی باز برگشتم گفتم عیده اگه فامیل ببینن من اونجام همش میفهمن اختلاف داریم همه ،گفتم فعلا برگردم تا ببینم چی میشه بعد عید ی تصمیم جدی بگیرم ،خدا به جفتمون ی راه خوب و سرنوشت خوب نشون بده
برای ی زن طلاق باز اولش هم سخته چه برسه به بار دوم ،فقط کسی درک میکنه که تو شرایطش باشه ،من از این میسوزم برای ازدواج با شوهرم خیلی سختیها کشیدم خیلی اذیت شدم ولی ارزشش نداشت دلم شکسته ازش ،فکرکن تنها فکر وذکر شوهرم نود درصد خانوادشه ی مرد بچه ننه وابسته که ولخرج و هیچ فکری برای ایندمون نمیکنه و اصلا براش مهم نیست اینده ،اگه کوجکترین ناراحتی بکنم با خانوادش بخاطر کارایی که براسون میکنه تو جمع سریع دعوامون میشه و کار به جای باریک میکشه بارها جلوی خانوادش وخانوادم کوچیکم کرده ،اومده بارها خونمون با حرفاش ابرو ریزی راه انداخته خیلی چیزای دیگه که نمیگنجه اینجا بگم نمیدونم شرایط هرکسی متفاوته ولی من اگه ازدواج اولم بود جدا میشدم امان از اینکه میترسم از طلاق دوباره
[QUOTE=279343528]ایراد بزرگش اینه که اولویتش خانوادشه از همه لحاظ مالی و عاطفی بعد من این خیلی سخته وعذاب اور ،بدی بع ...[/QQUOTE
شوهرت مثل شوهر منه،شوهر منم اگر کوچکترین ایرادی ازش بگیرم قهر میکنه میره توی یه اتاق دیگه،یکی دوماه کلا ازم جدا میمونه! اصلا همین باعث شد که تیر خلاصو بهم بزنه و من بیام خونه بابام! با این کارا و رفتارا میخوان مارو لال کنن تا توی زندگی هیچ اعتراضی بهشون نکنیم و آزاده آزاد باشن،ولی من به کسی باج نمیدم! اسمش زندگیه مشترکه،قرار نیست همه چیز به میل اونا باشه! منو از خانوادم ۵۰۰ کیلومتر دور کرده،اونوقت خودش زندگیمون و کارش رو وابسته به خانوادش کرده! دیگه بخاطر این آدم،قید شهرم و خانوادم رو نمیزنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
