به نظرم یکی از واقعیترین توصیفات باب اسفنجی اینجا بود که از اختاپوس پرسید:
- باب اسفنجی: تو چرا همیشه خنثیای؟!
+ اختاپوس: چون تنهایی خوشحال شدم، تنهایی ناراحت شدم، تنهایی تحمل کردم، تنهایی بزرگ شدم و دیگه عادت کردم ...
خیلی مهمه که یاد بگیری چه جوری به تنهایی هم خوب باشی.باید یاد بگیری که چه جوری به هنگام زمین خوردن خودتو بالا بکشی، نیاز های خودتو تأمین کنی، اشکهاتو پاک کنی و خودت رو خوشحال نگهداری.اینکه افرادی رو برای خودت داشته باشی واقعاً عالیه، اما نمیتونی انتظار داشته باشی که همیشه کنارت باشن...