2733
2734
عنوان

از اشپزی میترسم😐😐😐

| مشاهده متن کامل بحث + 584 بازدید | 35 پست
حالا من ۷ سالم بود اشپزی کردم تا الا عاشق اشپزیم

چون علاقه داشتی یاد گرفتی دیگه ترسی از اشپزی نداری نظری میدونی باید چقد مواد بریزی.قلقشو بلدین.مثلا من تا بیام تشخیص بدم لپه از کدوم جنسه،زود له میشه یا ازاین دیر پزاس...یا گوشت رو لوبیا بریزم زودپز یا جدا بپزم،چقد پیمانه کنم،لیمو رو کی اضافه کنم تلخ نشه،خورش جا بیافته..اگ برنجم زود ابکش کردم و خشک بود ب اصطلاح چیکار کنم ک خوب دم بکشه،یا اگ دیر ابکش کردم و خمیرشد چجوری سروته شو هم بیارم و....اینا رو بلد نیستم.تازه یاد گرفتم مرغ پاک کنم

منننننننن واییی

من دیگ تو خانواده و دروهمسایه سوژه شدم..خواهرم میرفت خونه همسایه با دخترشون بازی کنه..داداش دخترع از خواهرم پرسیدع بود ک من اشپزی بلدم یانه!!۱۰سال از اون داستان میگذره طرف زن گرفت ...زنش فوت شد داره زن دوم میگیرع..من هنوز یاد نگرفتم...

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

من متولد ۷۵ هستم ولی ۳۰ سالم نیستا😐🙄

من تازه عضو نی نی سایت شدم ی چندساعتیه ..بعد دقت نکردم ب ایدی..فقط خواستم وارد بشم..متولد ۷۳ام..گفتم حدودا ۳۰سال..البته وقتی کاری بلد نیستیم ،موقع سرزنش شدن ،مارو ۱۰سال بزرگتر از سن واقعی درنطر میگیرن..چندسال پیش گفتن ۳۰سالته اشپزی بلد نیستی😅😅بعد حالا اگ یکی دیگ رو بخوان بکوبن توسر من..میگن دختره نصف توعه ۱۴ سالشه برو ببین چ کدبانوییه..من همه کاری بلدم الا این

من از اونجایی که روغن پرت میشه رو صورت و دستم میترسم😐

چون روغن داغه بیش از حد،مثلا اگ سیب زمینی میخای سرخ کنی با دستمال تمیز رطوبتشو بگیر..اب بچکه تو روغن اینطوری پرت میشه..نذار روغن خیلی داغ بشه چون کوکو هم بخای سرخ کنی روغن پرت میشه..اینو مامانم یادم داده .ی دونه خلال سیب ز اول بنداز تو ماهیتابه تا دمای روغن بیاره پایین بعد بقیه رو اضافه کن

2731
اعتماد ب نفسم داغون شده تواین زمینه..زن بابام همش با توپ و تشر مقایسه من با بقیه ..منومیترسوند همش د ...

ببین من چند روز پیش سر آشپزی حواسم پرت شد و رفتم تو فکر وخیال ماکارونیم خمیر شد مادرم خیلی ناراحت شد و داستان درست شد

اولش کلی غصه خوردم اما پاشدم یجوری جمع کردم قصه رو که خودشون نشستن خوردن

یه وعده غذاست دیگه آدم شفته و خمیر بخوره مگه چی میشه آسمون به زمین میرسه

خودتو بخاطر اینچیزا ناراحت نکن و اعتماد به نفستو بالاببر

من  بچگیام روشم این بود که خیلی به آشپزی کردن مادرم و آشپزیای به خانه برمیگردیم نگاه میکردم و هرکار اونا میکردن دقیقا انجام میدادم هرجا به مشکل میخوردم یا از کتاب آشپزی نگاه میکردم یا ازمامانم میپرسیدم و سر غذا پختن هم تمرکز میکردم و عاشقانه آشپزی میکردم،مثلا اولین کتلتی که پختم وحشتناک بود ولی بعد دوبار انقدر خوب شد که همه انگشتاشونم باهاش خوردن

خداروشکر الان تو اینترنت کلی فیلم آشپزی هست زیاد نگاه کن هرکاری کردن انجام بده فکر کن داری مثل دستگاه کپی میکنی بعد یمدت خلاقیتتم تقویت میشه سبک آشپزی خودتو پیدا میکنی

😂😂بخداسخته..تصور کن تو ی کاری مهارت نداشته باشی بعد مجبور باشی انجام بدی..همین دستپاچگی خرابش میکن ...

من خودم تو آشپزی فرزم مهمون بیاد یهویی همکارم زودپز کارامو می‌کنه😂😂😂

دیگه وا نمیشه این در،صبح نمیشه این شب...

اسی من یه جاری دارم 12 سال از من بزرگتره انقدر کد بانوعه که نگو هر سال نذری میده شاید تو الان بگی خوب  جاریت 48 سالشه و سنی ازش گذشته ولی من 20 ساله ازدواج کردم اون موقع هم جاریم همینجوری تو آشپزی خبره بود تو مهمونیای خودمو خواهرشوهرام خیلی کمک میکنه  ولی من به تنهایی نمیتونم از پس کارام بر بیام 😣

2738
ببین من چند روز پیش سر آشپزی حواسم پرت شد و رفتم تو فکر وخیال ماکارونیم خمیر شد مادرم خیلی ناراحت شد ...


من خداروشکر ذهنم فعاله از لحاظ خونه تمیزو مرتب کردن و درس و کارای هنری و...)ولی اشپزی احساس میکنم برمیگرده ب اون حس بدی ک زن بابام بهم تلقین کرد.متنفرشدم از اشپزی...از طرفی باهام برخورد بدی داشت و میترسیدم کنارش وایسم و یادبگیرم..از اونورم اگ خراب میشد باید همشو خودم میخوردم.اشپزی برای اولین بار باید باارامش باشه ی کسی کنارت وایسه ک نظارت کنه اونم تو سن نووجونی من..منتها من همیشه بااسترس و ترس از خراب کردن و ...هم علاقه م ازبین رفت هم اعتماد ب نفسم.توقع داشت من بدون یادگیری قبلی،در حد ی زن باتجربه اشپزی کنم توسن ۱۵سالگیم و کمترحتی!خیلی فیلمهای اموزشی نگاه میکنم.همش حس میکنم بقیه دخترا ک اشپزی بلدن هیچ وقت از قبل خراب نکردن..از اینکه برای مهمون اشپزی کنم و ازدواج کنم و یهو کلی مهمون بیادو ...اینکه نتونم غذا رو تواین سن درست کنم باعث شده ب ازدواج هم فکر نکنم

اسی من یه جاری دارم 12 سال از من بزرگتره انقدر کد بانوعه که نگو هر سال نذری میده شاید تو الان بگی خو ...

دوستای من ی تعدادشون خیلی تو اشپزی و سفره ارایی و پخت کیک و...استعداد دارن.ی چیزایی واقعا برمیگرده ب استعداددرونی.خیلی دست تیزن .اعتماد ب نفس دارن و دستپاچه نمیشن..اشپزی خانم گلاور از اپارات نگاه میکردم.هنر تزیین سالاد و گل ارایی و میوه اراییشو دهنم باز موند.شما سفره ارایی کارکن ..تزیین سالاد شیک و دسرهای مختلف و میوه ارایی..اینم هنرع.تزیین دستمال سفره.تزیین سفره نذری ...یخ های میوه ای تزیینی..تادلت بخواد ایده هست.اینجوری هنرشما دیده میشه و ضعف اشپزی خنثی میکنی

دوستای من ی تعدادشون خیلی تو اشپزی و سفره ارایی و پخت کیک و...استعداد دارن.ی چیزایی واقعا برمیگرده ب ...

قبلنا چون بچه ی کوچیک داشتم نمتونستم برم کمک جاریم وگرنه فوت و فنشو یاد میگرفتم ازش 

الانم که اصلا روم نمیشه برم ازش یاد بگیرم

حالا تو باز میگی دوستات هستن میتونی وقتایی که مهمون داری یا اونا مهمونی دارن بری کمکشون و یاد بگیری

من خداروشکر ذهنم فعاله از لحاظ خونه تمیزو مرتب کردن و درس و کارای هنری و...)ولی اشپزی احساس میکنم بر ...

میفهمم چی میگی... ولی بالاخره که چی باید از یه جایی شروع کنی دیگه...سعی کن ذهنتو از گذشته خالی کنی، و وقتی میخوای آشپزی کنی با خودت بگی امروز میخوام بدترین آشپزی عمرم رو کنم و تمام تلاشت رو کن وقتی که غذاتو پختی متوجه میشی بهتر از اونچیزی شده که فکرشو میکردی و خب اعتماد به نفست میره و وقتی چندبار اینکارو انجام بدی به مرور انرژی میگیری و پیشرفت میکنی... بگو فوقش اگه خراب بشه از بیرون غذا میگیرم یا نون پنیر گوجه خیار میخورم و هیچ چیزی رو از دست نمیدم و بازم فرصت برای یادگیری و رشد دارم چیزی که زیاده روزانه حداقل یک مرتبه زمان برای آشپزی... فوقش بقیه ۴ بار مسخره میکنه بعد یه مدت که دیدن آشپزیت بهتر از قبل شده انگشت به دهن میمونن و میگن این همونیه که یزمونی سوخته پلو تحویلمون میدادا ایول دمش گرم چی بود و چیشد

چون علاقه داشتی یاد گرفتی دیگه ترسی از اشپزی نداری نظری میدونی باید چقد مواد بریزی.قلقشو بلدین.مثلا ...

ببین همه اولش همینن برای شروع که دستت بیاد جدا بپز لوبیاتو اگه دیر پز بود همون اول با سبزی گوشت بزار تو زود پز اگه زود میپخت  چند دیقه اخر اضافش کن یا جدا بپزش اخزش بریزش تو خورشتت لیمو هم همون اول کار بنداز نترس تلخ نمیشه تلخی مال رمانی که لیمو له کنی هسته هاش بره تو غذا همونجوری ساده بندازیش یه کوچولو چاقو کنی توش هیچیش نمیشه برای برنجم اگه شفته شد کاریش نمبشه کرد دیگه قلق هر برنجی فرق داره اگه دمی گذاشتی بار اول دیدی خیلی زندس بدون برنحت پر اب باید بخیسونیش اگه دیدی نرم شده بدون بابد خیلی کمتر از حالت عادی اب بدی بهش تا زنده دراد اگه اب کش میکنی بمون بالا سرش یکم که نرم شد سریع اب کش کن اگه زنانی از دست در رفت خیلی سفت شد موقع دم کشیدن یه نصف اب بده بهش دوباره سر بزن بعد ۱ رب اکه بازم زنده بود دوباره یکم‌بهش اب بده  اگه دیدی برنجت از دست در رفت شعته شد درش بردار یکم‌ هوا بخور برنج شفته خیلی کاریش نمیشه کرد 

هر چیز که در پی آنی ،آنی                                           کاربری قبلیم ترکید 
ببین همه اولش همینن برای شروع که دستت بیاد جدا بپز لوبیاتو اگه دیر پز بود همون اول با سبزی گوشت بزار ...

ممنونم از راهنماییتون.ان شاءا...دیگ استارتشو میزنم. ی جا مهمونی ک میرم خونه اقوام بهم بگن شام امشب باتو..چون مسن هستن..اینقد از خجالت اب میشم ک نگو..چون سنمم جوری نیس ‌ک بگن بچه س⚘

میفهمم چی میگی... ولی بالاخره که چی باید از یه جایی شروع کنی دیگه...سعی کن ذهنتو از گذشته خالی کنی، ...

چشم حتما.دیگ جدی باید شروع کنم .کلی فیلم اشپزی دیدم..همه رو حفظم.ولی عملی باید شروع کنم.چون یبارم طلاق گرفتم و دیگ اگ برای ازدواج دومم بگم بلد نیستم قطعا میگن طرف حق داشته😑اونموقع باز سنم کمتر بود ۲۱سالم بودمیگفتن حالا یاد میگیره کم کم..الان دیگ توجیهی ندارم.بخاطرهمینم هست میخوام اون حس ترسم بریزه و جذب اشپزی بشم.⚘

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز