ببین من چند روز پیش سر آشپزی حواسم پرت شد و رفتم تو فکر وخیال ماکارونیم خمیر شد مادرم خیلی ناراحت شد و داستان درست شد
اولش کلی غصه خوردم اما پاشدم یجوری جمع کردم قصه رو که خودشون نشستن خوردن
یه وعده غذاست دیگه آدم شفته و خمیر بخوره مگه چی میشه آسمون به زمین میرسه
خودتو بخاطر اینچیزا ناراحت نکن و اعتماد به نفستو بالاببر
من بچگیام روشم این بود که خیلی به آشپزی کردن مادرم و آشپزیای به خانه برمیگردیم نگاه میکردم و هرکار اونا میکردن دقیقا انجام میدادم هرجا به مشکل میخوردم یا از کتاب آشپزی نگاه میکردم یا ازمامانم میپرسیدم و سر غذا پختن هم تمرکز میکردم و عاشقانه آشپزی میکردم،مثلا اولین کتلتی که پختم وحشتناک بود ولی بعد دوبار انقدر خوب شد که همه انگشتاشونم باهاش خوردن
خداروشکر الان تو اینترنت کلی فیلم آشپزی هست زیاد نگاه کن هرکاری کردن انجام بده فکر کن داری مثل دستگاه کپی میکنی بعد یمدت خلاقیتتم تقویت میشه سبک آشپزی خودتو پیدا میکنی