مادر گناه زندگیم را به من ببخش !/زیرا اگر گناه من این بود،از تو بود !/هرگز نخواستم که تو را سرزنش کنم/اما تو را به راستی از زادنم چه سود؟/از بیم آنکه رنج تو را بیشتر کنم /می خندمت به روی و نمی گویمت جواب /مادر!چه سود ازین که بهم ریزم این سکوت؟؟/مادر ، چه سود ازین که براندازم این نقاب؟؟من برآنم که در این دنیا،خوب بودن به خدا_سهل ترین کارست و نمیدانم که چرا انسان تا این حد ،با خوبی بیگانه است و همین درد مرا سخت می آزارد 💔 دیگر کدامین آشنا از پشت خنجر زد ؟ دیگر کدامین دوست با دشمن کنار آمد؟ . آنجا با هر که زیستم کشت مرا/هر همخونی به خون آغشت مرا/صدها دست که دوست می خواندمشان/صدها خنجر شکست در پشت مرا چه انتظار عظیمی نشسته بر دل ما /همیشه منتظریم و کسی نمی آید
در عجیب ترین جای تاریخ ایستاده ایم؛کاش کسی ما را بنویسدزندگی ما اولش خدا بزرگه وسطاش باید ببینیم قسمت چی میشه و آخرشم حتما حکمتی توش بوده!قشر متوسط جامعه بودن اینجوریه که تو به بالاتر از خودت نگاه میکنی حسرت میخوری، به پایین تر از خودت نگاه میکنی عذاب وجدان میگیری هراسناک تر از نابینایی،دیدن است با دو چشم باز،که چه بر سر سرزمین مان می آید عجب نسلی بودیم! به ما که رسید جنگل ها سوخت،دریاچه ها خشک شد،ماشین ۱۰ تومنی شد ۵۰۰میلیون، از داخل فیل.تر شدیم و از بیرون تحریم، شدیم نسل پر از دیدن و نداشتن،دویدن و نرسیدن،رفتن و موندن، انتخاب بین سخت و سخت تر... در سرزمینی که سایه آدمای کوچک بزرگ شد در آن سرزمین آفتاب در حال غروب است میسپارم کشور دل را به دستانت ولی خواهشا مانند مسئولین ایرانی نباش
در عجیب ترین جای تاریخ ایستاده ایم؛کاش کسی ما را بنویسدزندگی ما اولش خدا بزرگه وسطاش باید ببینیم قسمت چی میشه و آخرشم حتما حکمتی توش بوده!قشر متوسط جامعه بودن اینجوریه که تو به بالاتر از خودت نگاه میکنی حسرت میخوری، به پایین تر از خودت نگاه میکنی عذاب وجدان میگیری هراسناک تر از نابینایی،دیدن است با دو چشم باز،که چه بر سر سرزمین مان می آید عجب نسلی بودیم! به ما که رسید جنگل ها سوخت،دریاچه ها خشک شد،ماشین ۱۰ تومنی شد ۵۰۰میلیون، از داخل فیل.تر شدیم و از بیرون تحریم، شدیم نسل پر از دیدن و نداشتن،دویدن و نرسیدن،رفتن و موندن، انتخاب بین سخت و سخت تر... در سرزمینی که سایه آدمای کوچک بزرگ شد در آن سرزمین آفتاب در حال غروب است میسپارم کشور دل را به دستانت ولی خواهشا مانند مسئولین ایرانی نباش