مثه من ۲۶ سالتو برزخ بودم فکره تنهاییی و ایندخ نگرانم مبکرد وازدواج و مساعلش مبترسوند تن به ازدواج ندادم مجردیو ترجیح دادم و گفتم دیگخ تموم ۲۸ سالم شد و واسه اینده ای تنها داشتم برنامه زیزی میکردم تا اویزون کسی نباسم ولی سرنوشت همسرمو سر راهم گذاشت و ایمان قلبی بهش داشتم و دارم و ا دواج کردم وسکر خدا راضی ام