مادر شوهرم خیلی گیر میده به خواهر شوهرم
با دوستانش میخواستن بدم سینما نباشن بره😔
پیش من کلی گریه کرد که خیلی بدبختی و اینا
الانم خونه ی نامردمم بهش گفتم بزار با مامانت حرف بزنم گف به تو مربوط نمیشه
به خواهر شوهرم گفتم بیا با من و میثم(نامزدم)بریم سینما
اصلا خوشحال نشد☹