امروز تو مطب دکتر اخرین نفر بودم پسرمو برده بودم ی سه نفریم تو سالن بودن صدام کرد منشی پولشو پرداخت کنم من مشغول بودم پسر سه و نیم سالمم داشت بازی میکرد از این صندلی رو اون صدلی میرفت با خودش حرف میزد البته اینم بگم شیطونم هستا
یهو ی مرد ۵۰ ساله اینطورا بود با زنش نشسته بود شروع کرد داد زدن سر پسرم ک اروم باش دیگه اه بسه شیطونی بشین سر جات اینجا مطب دکتره سر و صدا نکن دیگه…… من ی لحظه رومو کردم اونور داشتم حساب میکردم و قبض میگرفتم تو نوبت بودم ی لحظه خشکم زد هم من هم پسرم هاج و واج یارو نگاه کردم کارتمو گرفتم رفتم ی گوشه نشستم
نه ایمانی ،نه پرستشی ،نه معبودی،خودشان ب جان خودشان افتاده اند! راه ب راه دل میبرند و دل میشکنند! این بود اشرف مخلوقات؟! این را از پچ پچ فرشته ها شنیدم. که خدا گفته بود ب حال خودشان رهایشان کنید برگردید!!!🥀
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
این چندمین بازه داره به جفت پچه هام توهین میشه نه بخاطر شیطونی به هر دلیلی و من دهنمو میبندم و سکوت ...
جرو بحث بشه مثلا چی میشه؟
من چند روز پیش تو امامزاده بودم یه پسر از بچم بزرگتر هی پسرمو اذیت میکرد بلند جوری که مادرش بشنوه گفتم پسر منو نزنی ها ماشینش روهم ازش نگیر اگه خودش بخواد بهت میده
مادرشم با غیض نگام کرد ولی به درک
فقط 3 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !
1
5
10
15
20
25
30
35
40
میشه برای سالم به دنیا اومدن تو دلیم یه صلوات مهمونم کنی؟ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّــــــــدٍ وآلِ مُحَمَّد ﷺ
عزیزم دور از جونت اون یارو حالیش نبوده که سر بچه داد زده
من چرا هیچی نگفتم هیچییییییییییی اخه اون حق داره با بچه من اینطوری حرف بزنه و هوار بکشه در صورتی ک تا قبلش ک یارو بیاد چون خیلی نمکی و شیرینه همه باهاش حرف میزدن قربون صدقش میرفتن
منظورش اینه قدرت دفاع از بچشو نداشته بنظرم. منم متاسفانه همینطورم و خودم بدم میاد از این اخلاقم
خب اونم پیره و مریض و بی حوصله
دیگه اونم حق داره
اونم بچست کاریش نمیشه کرد
نه ایمانی ،نه پرستشی ،نه معبودی،خودشان ب جان خودشان افتاده اند! راه ب راه دل میبرند و دل میشکنند! این بود اشرف مخلوقات؟! این را از پچ پچ فرشته ها شنیدم. که خدا گفته بود ب حال خودشان رهایشان کنید برگردید!!!🥀
منظورش اینه قدرت دفاع از بچشو نداشته بنظرم. منم متاسفانه همینطورم و خودم بدم میاد از این اخلاقم
دقیقا همینه چرا نتونستم چیزی بگم اخه شیطنتشم خیلی نبود باخودش داشت حرف میزد هی رو صندلی جاب جا میشد من خودم ببینم جایی داره کلافه و اذیت میکنه بقیرو حتما از اون جمع بیرون میرم
این یارو عوض اینکه ب من بگه بچتو کنترل کن یجوری شخصیت بچرو له کرد دیگه پسرم تا نوبتمون بشه هی میگفت بریم بریم