دلم گرفته گفتم شاید اینجا راهی باشه ک بتونم ناشناس درد و دل کنم

شاید تاثیر حرفای بقیه روشه که هردقیقه حرفش روعوض میکنه.ولی مطمن نیستم.اگرحرف خودش بودعوضش نمیکرد.دقت کن ببین حرف کس دیگه ایه؟زنها خیلی اوقات پرتوقعن.

فقط اینو میگم از الان برای هیچی جلوش کوتاه نیا .بدعادتش نکن .اعتماد به نفس داشته باش براش دورتر زبون دربیار  

اون دیگه چقد بی درک بوده

این رابطه نباید ادامه دار باشه راهکار ندید برا ادامه رابطه ی سمی

کاملا درسته، استارتر لطفا گوش بده و اهمال کاری نکن

نامزدی برای شناخت بیشتره دیگه، خب اگه یه رفتارای غیرقابل تحمل میبینی حتما برو مشاور یا حل میشه مشکلت یا یه تصمیم جدید میگیری

خدا پدرتو حفظ کنه دیگ کوتاه نیا باور کن یک بار محکم حرف بزنی دیگ میشینه سر جاش

بابا شماام هی میگی طلاق طلاق انگار گزینه های بعد طلاق خیلی بهترن ...اول راهکهر هارو امتحان کنه اگ جواب نداد به طلاق فکر میکنه طلاق برای همه ساده نیس

اینکه شمام میگی بهترین عروسی رو میخوام اگه مقابل به مثل داری میکنی جدیدا، که اوکی

ولی اگه واقعا نظرت اینه و توقعت بالاس اشتباهه 

البته من مطمئنم که مورد اول برات صدق میکنه و اینو میگی که بهش یادآوری کنی که زورگویی نکنه و...

این رابطه تهش به طلاق منجر میشه چون پسر کلا بدرد نخور ترین تیپ شخصیتی ممکن و داره.... کاری که قراره بعدا با دو بچه انجام شه همین تو دوران عقد انجام شه بهتره.... همینه دیگه..به هر قیمتی میخوایم ازدواج کنیم عیبای طرفمونم نمی‌بینیم بعد میریم تو زندگی مشترک میبینیم ای بابا چ جهنمیه این زندگی مشترک.‌...دیگه نمیگیم اون‌ زمان ک تو عقد برا ی پنکه ی ساده اونطور روزگارمو سیاه کرد چرا نادیده گرفتم...ایشونم هنوز عقده خیلی راحت میتونه جدا شه....حیف عمره ب پای همچین کسی بسوزه....خلاص

اسی خواهشا جدی بگیر بعد پشیمون میشی مثل من  الان برگردی خونه پدرت خیلی بهتره تا بعد عروسی  بهش فکر کن میدونم سختته ولی بیشتر فکر کن جدی بگیر

من مثل بقیه نمیگم طلاق 

ولی احساس کردم از طرف خانوادش پر میشه 

و این کارت رو سخت میکنه 

و اینکه ، الان محکم وایسا تا بعدا دیگه اینکاراش تکرار نشه ، وقتی قطع می کنه ، تو هم دیگه بهش زنگ نزن تا خودش زنگ بزنه 

وقتیم زنگ زد ، سرسنگین صحبت کن و بگو از کارش بدت اومده

من نمیگم زندگیش خوب میشه اما زندگی بعد از طلاقشم جالب نیس 

اونموقع ام مجبدره با یه مرد سن بالا بچه دار ازدواج کنه گاهی باید بین بدو بدتر بدو انتخاب کرد ازدواجم نکنه تا کی تنها بمونه مدرو مادر بالاخره رفتنی ان میمونه زیر سر منت زنداداش پس بهتره بره خانوم خونه خودش باشه

ببین من تجربه کردم همسر قبلم اینجوری بود خانوادشم بدتر از خودش هر جا کم میاورد به من تیکه مینداختند بابات بده ماشین بخره واسه دامادش طلاهاتو بفروش بده به پسرم فک کن تو عقد منم جدا شدم اتفاقا یکی از دوستام هم همین شرایط رو داشت چه زجری کشید حامله بود شوهرش مجبورش میکرد به بابات بگو یه سیسمونی کامل بیارن بابا بیچارشم کارگر بود بچه پرو به دوستم گفته بود اگه بابات طلا نیاره واسه بچه حق نداره بیاد ببینه کلا طلب داشتند از این بیچاره ها