2726
عنوان

داداشم از مدرسه اومد گرسنه بود گریه کرد عصابم خورد شد😭

| مشاهده متن کامل بحث + 215855 بازدید | 826 پست

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

کاش اون گوشت و مرغ و بدین یه نفر غذا درست کنه اندازه سهم شما بده بهتون 

مادرتون واقعا نمیدونم چ فکری میکنه ..

تو هم برو ، مبادا از آنها که تنهایم گذاشتن جا بمانی !🙂✨

مامان منم همینه ن شاغله ن خونه کار میکنه،صبح تا شب گوشی ور رفتن،بیرون رفتن،رفیق بازی،عمل های زیبایی،مام از بیرون غذا میگیریم ولی چند وقته خودمو بابام غذا میزاریم اینقدر از بیرون گرفتیم حالمون بهم میخوره


شمام که وضعتون خوبه از بیرون بگیر مثلا امروز براش قرمه سبزی بگیر،یا الویه آماده،هرچی دوست دارید،پیتزا بگیر

باز خبه مامان تو فقط کار نمیکنه مال من عصبی و پرخاشگر و خیانت کارم هست😂😂😂😑خونمونم همیشه خدا کثیف و شلوغه

بمیرم الهی برا اون بچه😔😔

من خیلی سعی کردم بهش برسم یعنی داداشمو کلا من بزرگ کردم 

ولی خب جای مامانش کع نمیتونستم باشم چون خودمم هزار تا کار و درس و مدرسه داشتم الان انقد ضعیفه بهداشت مدرسشون هر هفته مامانمو بر مدرسه میخان اونم نمیره

به سمت بیکران و فراتر از آن...🧸💛                                                       پیله ات را بگشا تو به اندازه پروانه شدن زیبایی🦋🌈

ای بابا چه شرایط بدی،مثلا شام درست میکنی زیادتر بپز که فردا ناهار داغ کنه بخوره خداکنه مامانت خوب بشه و به خودش بیاد

وقت کم است...ما ابد در پیش داریم...                                 پناه میبرم به خدا،از عیبی که امروز در خود دیدم و دیروز دیگران را برای آن عیب ملامت کرده‌ام.
خب داداشت گریه کرد مامانت چیزی نگفت؟

نه گف الان خیلی ها همینم ندارن بخورن 

به سمت بیکران و فراتر از آن...🧸💛                                                       پیله ات را بگشا تو به اندازه پروانه شدن زیبایی🦋🌈

عزیزم ی لطفی در حق خودت و داداشت کن گناه داره بچه، ی روز تعطیل  ک وقت داری ی دیگ بزرگ قورمه سبزی بار بزار، بعد از این طرف کوچلوها  ی نفره یا دو نفزه   گیاهی بگیر  ظرف کن بزار فریزر، یا قیمه، یا خورشت کرفس.... هر موقع  ظهرا میاین خونه  خورشت  سریع گرم کن ی برنج سریع دم  بده یا شبش دم بده اماده داشته باشین  بخورین  با هم 

😐منم از آشپزی متنفرم ولی بخاطر خودم و شوهرم اینکارو میکنم بخدا من بودم شوهرم طلاقمو داده بود

اول اینکه پروفایل برا خودمه برندارید مرسی بعد از کلی گشتن به اصرار با شوهرم رفتیم تا اون طوطی که دوست داشتم بخریم خیلی خوشحال بودم اونروز یادمه صاحبش گفت چون دوسش داری بهت میدم چون میدونم خیلی علاقه داری بهش قول دادم خیلی مواظبش باشم بیشتر از چشمام اومدم خونه از خوشحالی خوابم نبرد اونروز روز ها گذشت ما بیشتر وابسته هم شدیم خیلی دوسش داشتم به داشتنش مغرور بودم تو شهر غربت رفیق تنهایی هام بود باهم بازی میکردیم قایم موشک و💔باهم میخوابیدیم شبا چندبار بیدار میشدم ببینم جاش خوبه سردش نباشه بخاری زیاد نباشه گرمش بشه اذیت بشه تا یکم بی‌حال میشد یروز کل دنیا رو سرم خراب میشد که جگر گوشه من چشه من خونه تمیز میکردم اون برام آواز میخوند من آشپزی میکردم برام آواز میخوند من آرایش میکردم اون روی شونم سر به سرم میزاشت گاهی از دستش عاصی میشدم ولی بازم شیرین بود اذیت هاش تا اینکه اونروز شوم رسید بنا به دلایلی که بهم ریخت فکرم اون پر زد رفت چقدر گریه کردم دنبالش گشتم الان بیشتر از ۴۰روزه رفته ولی من نمیتونم فراموش کنم شب روزم گریس من واقعا بدون اون مریضم اون برای من پرنده نبود عضوی از قلبم بود من واقعا نمیبخشم اونی که باعث شد بره💔😔هرروز از خدا میخوام برگرده خدا میشه یروز اونی که پیداش کرده زنگ بزنه بگه دلم به رحم اومد بیا پسش بدم بهت تموم اینارو با اشک نوشتم :)💔من یه دیوونه دلتنگم کاربری موفرفری سایت سابق 
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز