شوهرم ی شبه عوض شد

ی زمانی مث‌تو فک کردم نرفتم گفتم مردم چی میگن  دختره فلانی وای شوهرش چقد قشنگ بود چ وضعی داشت چون ابجیش جداشده اینا کلا خوب نیستن همش فک کردم مردم چی میگن در این حین مردمی دیدم ک حرف ها عوض شد گاهی با تو گاهی بر علیه تو همیشه در حال قضاوت اما اونی ک ب حرف بقیه سوخت من بودم اونی ک زندگیو از دست داد من بودم ن مردم ،، نمیگم تند تند شوهر عوض کن  ن سعی کن بسازیش چون هرکی ی عیبی داره و اگ بتونی حلش کنی بمون وگرن ارزوهاتو همون بچه ی نیامدتو بردار فرار کن ی جای دیگه شاید خدا بهت دادش اما تو محیطی سالم

😔😔آخی عزیزم.ولی خواهرانه بت میگم اگه شوهرتو تونستی به راه بیاری که دیگه نزنه(بااحساساتش بازی کن بگو چطوری دلت میاد من بی پناهم خدا تورو می بینه وازاین حرفا)باهاش بمون و زندگیتو بساز.اگه نتونستی آدمش کنی پیش پدربزرگ مادربزرگت برگرد و دستشونم ببوس

امیدوارم آرامش برگرده به زندگیتون

شایدحق طلاق گرفتی از رفتنت میترسه 

انشالله همه با قدرت زندگی کنیم و کسی حق نداشته باشه بهمون کوچکترین تعرضی و ظلم در حقی بکنه! 

ممنونم

تمنا میکنم بچه دار نشو بچه من شاید این بود پدرش گردن من فشار میداد تا نفسم قطع بشه بخدا بچم اضطراب گرفته فکر میکنه من نباشم نمیتونه کاری بکنه 

حامی خیلی مهمه و اینکه از اینجا رونده از اونجا مونده نشه کسی واقعا مهمه. تا میتونین خودتونو قوی کنین!

نه فقط شما خوردی حاج خانم

تا حالا گرسنه و بی کس و کار بودی، حس اصافع بودن تو خونه، نگران صبح ب شب سر کردن بودی یا نه فقط شمشیر از رو بستین

میگه پشتوانه نداره، ی بار جداشده، برگرده سر بار مادربزرگ پدر بزرگ پیر بشع؟

کاش سایت ب معنای واقعی اجازه نمی داد کاربرانی بچه سال نظر بدن

ای خداخیلی ناراحت شدم 😥😥😥گلم توروخداکم کم یه حرفه یاشغلی براخودت راه بنداز.پس اندازکن اگه مستقل باشی لااقل بخاطرشرایط زندگی  ازدواج عجولانه ی نمیکنی.الانم چیزی نشده بدبه دلت راه نیار.سعی کن روابطتوبهبودبدی کاری نکن تنش ایجادبشه به کتکاری ختم بشه لااقل واسه آسیب جسمی وروحی خودت.زندگی بالاپایین زیادداره 

چون زبون دراوردی و داری از خودت و شخصیت و عزت نفست دفاع میکنی اقاااا بهش برخورده و مقاومت میکنه😏

کمی دیگه خوب میشه ولش کن.بازد عادت کنه تورو نزنه و بت احترام بزاره و آدم بشه و زندگیشو بکنه