توی خوابم چن دقیقه پیش،یسری درگیریای خونوادگی دیدم قاطی پاتی،اما بینشون یه پسر نوجوان بود که نمیشناختمش انگاری معلول بود ولی توی خواب حس میکردم خیلی خبیثه و با تف کردنش انگار میخواست یه فتنه و شورشی رو رقم بزنه چنبار زدمش در حدی که دستشو شکوندم باز میدیدم یهو نزدیک خونم پیداش میشه،بازم زدمشو اندامشو بدجور شکوندم پرتش کردم افتاد رو سقف یه پارکینگ