خخخ شوهرم صبح میخواست برع سرکار میگف تورو خدا ی وقت بچه رو نزنی ها کوچیکه نمیفهمه گفتم ی پدری ازش در ...
دیدی تو این سن یه گند بزرگی میزنن میری طرفشون میبینی این یه مترم نیست پدرسوخته نیم وجبه،میگی چکارش کنم،پسر من زردچوبه رو خالی کرد رو فرش با ماشینش قشنگ روش رفته بود میگفت برات خوشگلش کردم فقط نشستم سرمو گرفتم بخدا😭
من همونم فقط مامان شدم رمز کاربری قبلیمو یادم نمیاد یه ذره هم ملو شدم😁
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.