سلاااااام و صد سلام به همه دوستان عزیزم.
به همه دوستان جدید خوشآمد میگم. امیدوارم اینجا هم بهتون خوش بگذره و هم براتون مفید باشه.
بازم من لازمه عذرخواهی داشته باشم بابت غیبت غیر موجهی که داشتم. راستش سال ۹۸ سال نسبتاً سختی برام بود. اواخر تابستون پدرم گرفتار بیماری شده بود و حدود پنج ماه به شدت درگیرش بودم. خدارو شکر الآن بهترن.
تابستون کار توی یه مدرسه بینالملل معروف رو شروع کردم ولی بلافاصله متوجه شدم که مدرسه اونچیزی که میخواستم نیست. گرچه پرداختشون عالی بود، به خاطر تعهدی که بهشون داشتم دوره تابستون رو تموم کردم و خوشبختانه چون معلم قبلیشون اعلام آمادگی برای برگشت کرد، منم راحتتر رهاش کردم. بعد یه پیشنهاد کاری عالی بهم شد بهصورت پروژه و تا قراردشو ببندم سه چهارماه درگیر رفت و آمد بودم. دیماه قرار داد بسته شد. و کمی بعد پیشنهاد کاری دیگهای بهم شد که اونم چون جای خاصی بود یکم سختگیریهای عقیدتیشون زیاد بود و تا اوایل اسفند هنوز در رفت و آمد بودم برای مصاحبه و بعد هم که کرونا همهچیز رو به حالت تعلیق درآورد و فعلاً منتظرم که ببینم چطور پیش میره.
و اما مهمترین اتفاق سال که مصادف شد با همین رفت و آمدهای کاری و سختیشو کمی بیشتر کرد ولی از اتفاقش خوشحالم، اینکه تو بهمن ماه فهمیدم باردارم. و از ۱۲ بهمن ویار شدید شروع شد و من کاملاً افقی شدم. بهجز چند روز تو اسفند بقیه روزا حتی توان راه رفتنم نداشتم. الآن چند روزیه که بهترم. بارداریم خواسته بود ولی چند ماهی طول کشید و فکر کردیم ممکنه بیشتر هم طول بکشه. اصرارهای پرنیا برای اینکه نمیخواست تنها و بدون خواهر یا برادر باشه و استدلالهایی که برامون میاورد من و همسرمو مجاب کرد که برای این آدم با این روحیات تنها بودن خیلی سخته. حرفهاشم کاملاً منطقی بود. امیدوارم، فرزند دوممون هم همونقدر دلش بخواد که چنین خواهری داشته باشه.
خیلی گفتم، اما هیچکدوم غیبت طولانیم رو توجیه نمیکنه و بابتش عذر میخوام.
همه شما دوستان گلم رو دوست دارم و امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید.