کسی با دعا عشقشو برگردونده؟ هرکی تجربه داره لطفا بیاد

کاری نکن اهمیت نده شاید برگشت ولی  با دعا ندیدم

چرا کات کردین چه مدت باهم بودین 

ایشالله درست بشه برگرده حتما دوسش داری که میخوای بری سمت دعا این چیزا امیدوارم اونم تورو به همین اندازه بخواد .عزیزم منم یه مدت زیاد پول خرج کردم سر این چیزا ولی به نتیجه نرسید🙃خسته شدم بعد دونیم سال رفتم با یکی دیگ ک خدا صلاح دونسته بود

منو اون چهارمین سال باهم بودیم حتی نامزدم کردیم خیلی دوست داشتیم همو از بچگی ولی خانوادش نزاشتم اینم مقاومت نکرد خانوادم چون دیدن بیش از اندازه دوسم داره حسودیشون اومد رفتن طلسم جدایی گرفتن سه چهار روز بعد نامزدی گفت نمی‌خوامت و رفت خیلی درد کشیدم روزای سختی داشتم ک فقط دعا نویس یکم آرومم میکرد با دولایی ک خرج میکردم می‌گفتن برمیگرده امید دادن ولی طلسم جدایی ک خواهرانش گرفته بودن نزاشت حتی خواهر بزرگش یکی دیگرم براش جور کرد تا کلا فراموشم کنه بااینکه انکار کرد منم وسایل نامزدی بابام پس فرستاد و همه چی تموم شد خواستم با توضیح این زندگیم بهت بگم همه چیز بسپار دست خدا هرچی به صلاحته فقط میتونی جیب دعا نویسا رو پرکنی 

خانوادش نه خانوادم .بجا اشتباه نوشتم

خیلی تند نوشتم غلط زیاد دارم خودت درست بخون عزیزم 

عزیزم بعد دوسال و نیم رفتم عشقی بینمون حس نمیکنم .دعانویسایی ک رفتم میگفتن خواهر بزرگش طلسم قوی گرفته کلا خانوادش اهل دعا نویسی اینا بودن از قبلم خودش گفته بود سر همین ک رفتارش عوض شد و کات شد رابطه منم برای تسکین روحیه ام میرفتم دنبال دعانویس حتی الان ک فکرش میکنم میگم اگرم برمیگشت میگفتم نه فقط میخواستم غرورم ترمیم پیدا کنه ک نشد ولی اگرم برمیگشت و منم موافقت میکردم رابطمون مثل قبل نمیشد مطمعنم از این پس سعی کردم فراموش کنم همه چیز دست خداست اون خواست رابطمون اینطور بشه مطمعنم خدا خودش فهمید ک من با خانوادش به مشکل میخورم چون واقعا اخلاقای خاص و غیر طبیعی داشتن حتی حسادتون آشکارا تو زبونشون بود واقعا اذیت کننده بود

بعد دوسال نیم رابطه جدیدم شروع کردم عشقی نیست شاید تقدیرم تااخر تنها بودنه دوست دارم خودمو تو کارو درس غرق کنم نه عشق و این چیزا که همش یروز هست یروز نیس

عزیزم من موقع دوستی شوهرم بخاطر مشکلات مالیش ترکم کرد ۴ماه دیوونه شدم بخدا درحدخودکشی هم رفته بودم انقد دعاخوندم هیچی نشد پیش دعانویس رفتم فایده نداشت یه ختمی هست به اسم ختم حق شناس چندبار خواستم انجام بدم نتونستم چون یکی از شرایطش ترک همه گناهان بود مث نماز اول وقت حجاب کامل غیبت نکردن ونشنیدن اهنگ گوش ندادن ... برام سخت بود نمیشد یروز یکی میومد یروز یادم میرفت بینیم نباید باکسی حرف میزدم واقعا سخت بود سپردم یه خانومه ک نفسش حقه و خیلی مومنه کلا ختم کچله انجام میده برآم انجام دادن دروغ چرا زیاد بهش امید نداشتم میدونی چون هرکار هردعا کردم برنگشت توی چله بود ۹ ۱۰روز چله بود یشب خواب دیدم ی مرد ۲لیوان شربت داد بهمون خوردیم بعد گف یادتون نره بگین سلان برحسین این ی نشونه بود روز۲۷چله بود دیدم خودش پیام داده ازخوشی وذوق کلی گریه کردم باورم نمیشد الان ۳سال میگذره از اون موقع