پازل حل میکنیم قصه میگم دنبالشش میکنم کشتی میگیریم پارک میریم گاهی .واینکه ی پسرعمه هم داره میاد پیشش همسن هستن ۴سالشونه ولی کلا چون تنها بوده بلده خودشو حسابی سرگرم کنه وخیلی هم شیطونه
تا وقتی ی دونه بود همش غر میزد که تنهام کسی نیست باهام بازی کنه از پس سرگرم کردنش برنمیومدم از وقتی خواهرش به دنیا اومده همش میخواد تنهایی بازی کنه بچه رو راه نمیده تو بازیاش