یه ماه و بیست و دو روز پیش رفتم ب کراشم همه چیو در قالب یه پیام گفتم که کاش نمیگفتم:)
هنوزگ این حرفیو که بهم زده نمیتونم هضم کنم💔🚶🏻♀️
همونجاییم که علی یاسینی میگه:چیزی نمونده واسم عمر و جونو همشو پای تو دادم بس که سادم،ازت فرشته ساختم تو سرم نبودی حتی نصف آدم میمونه یادم...!منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر لای موهای تو گم کرد خداوندش را..تو همانی که دلم لک زده لبخندش را..آنکه هرگز نتوان یافت همانندش را..
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
هیچی اول از همه خواستم باهاش رفیق شم گوه بازی در آورد
بعدش یه شبب همهه چیو بهش گفتم ینی رفتم گفتم یا میگی آره یا میگی نه دو حالت بیشتر نداره و اینا...
همونجاییم که علی یاسینی میگه:چیزی نمونده واسم عمر و جونو همشو پای تو دادم بس که سادم،ازت فرشته ساختم تو سرم نبودی حتی نصف آدم میمونه یادم...!منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر لای موهای تو گم کرد خداوندش را..تو همانی که دلم لک زده لبخندش را..آنکه هرگز نتوان یافت همانندش را..
همونجاییم که علی یاسینی میگه:چیزی نمونده واسم عمر و جونو همشو پای تو دادم بس که سادم،ازت فرشته ساختم تو سرم نبودی حتی نصف آدم میمونه یادم...!منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر لای موهای تو گم کرد خداوندش را..تو همانی که دلم لک زده لبخندش را..آنکه هرگز نتوان یافت همانندش را..