2726
عنوان

ایــــران شنــــاســـی ...........................................

| مشاهده متن کامل بحث + 2614 بازدید | 43 پست
تسخیر بابل نو ...

گرفتن بابل کار بسیار مشکلی بود زیرا استحکام برج و باره‌های این شهر مشهور بود. با وجود این در بهار 539 پیش از میلاد، کوروش قصد تسخیر آن را نمود و از دجله عبور کرد.

در بابل بعد از بخت النصر سه نفر پادشاهی کردند تا اینکه روحانیون تاجری به نام نبونعید بر تخت نشست.

راجع به تسخیر بابل دو روایت موجود است: یکی از هرودوت و اسیران یهودی در بابل و دیگری مبنی بر اطلاعاتی که از کاوش‌های باستان‌شناسی در بابل و تحقیقات پیرامون آن بدست آمده‌است.

بنا بر روایت هردوت، تسخیر بابل از این‌گونه بوده‌است که پادشاه بابل در نزدیکی آن شهر با لشگر ایران جنگ کرد و شکست خورد و با عدهٔ زیادی از لشگر خود به داخل بابل پناه برد. گرفتن شهر با حمله محال بود و با محاصره هم خیلی طول می‌کشید زیرا بابلی‌ها در اراضی وسیعی که در درون شهر بابل بود، کشت و زرع می‌کردند و به اندازهٔ کافی آذوقه داشتند، بنابراین کوروش دستور دارد مسیر رودخانهٔ فرات را عوض کنند. پس مجرای قدیم خشک شد و لشگر ایران از آن راه وارد بابل شد و به این ترتیب بدون جنگ بابل در سال 538 پیش از میلاد به تصرف لشگر ایران درآمد.

اما برابر اسنادی که از کاوش‌های باستان‌شناسی بابل به دست آمده، تسخیر بابل به علت خیانت سرداران بابلی بوده‌است. نبونعید مجسمه رب النوع اور را به بابل آورده، پیروان بل مردوک رب النوع بابلی‌ها را از خود رنجاند. این‌ها با کوروش همدست شدند و او وقتی که رود دیاله (رود سیروان) و دجله نسبتاً کم آب بود، مسیر این دو رود را عوض کردند و از این طریق به داخل شهر وارد شدند.

بنا بر هر دو روایت کوروش در معبد بزرگ بابل بر طبق مراسم مذهبی بابلی‌ها تاجگذاری کرد و احترام زیادی به مذهب بابلی قائل بود.

آزادسازی اسیران یهودی در بابل ...

پس از تسخیر بابل تمامی سرزمین‌هایی که مطیع آن بودند به اطاعت کوروش درآمدند. از آن جمله می‌توان فلسطین و شهرهای فینیقیه را نام برد. کوروش دستور آزادی تمامی اسیران یهودی در بابل را که توسط بخت النصر به بابل آورده شده بودند صادر کرده و اجازه داد که یهودیان به فلسطین مراجعت کرده و معابد قدیم خود را که خراب شده بود، تعمیر نمایند....


منشور حقوق بشر کوروش بزرگ در موزه بریتانیا...

معاون دبیر کل سازمان ملل متحد، شاشی تارور، در مقابل نمونه بدلی استوانه کوروش، نیویورکاستوانه کوروش بزرگ، یک استوانهٔ سفالین پخته شده‌است که در تاریخ 1878 میلادی، در پی کاوش در محوطهٔ باستانی بابل، کشف شد. در آن کوروش بزرگ رفتار خود را با اهالی بابل، پس از پیروزی شرح داده‌است.

این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته شده، و به سال 1971 میلادی، سازمان ملل آن را به بسیاری از زبان‌های رسمی سازمان منتشر کرد. نمونهٔ بدلی این استوانه، در مقر اصلی سازمان ملل، در شهر نیویورک نگهداری می‌شود.

این منشور ارزشمند در شهریور ماه سال 1389 طی مراسمی رسمی از طرف موزه لندن به ایران قرض داده شد، که آن را برای بازدید عموم در موزهٔ ایران باستان در معرض نمایش قرار دادند و در تاریخ 27 فروردین سال 90 به لندن بازگردانده شد.

ذوالقرنین ....

درباره شخصیت ذوالقرنین که در کتابهای آسمانی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از آن سخن به میان آمده، چندگانگی وجود دارد و این که به واقع ذوالقرنین چه کسی است به طور قطعی مشخص نشده‌است.

کوروش سردودمان هخامنشی، داریوش بزرگ، خشایارشا و اسکندر مقدونی گزینه‌هایی هستند که جهت پیدا شدن صاحب دو شاخ واقعی، دربارهٔ آنها بررسی‌هایی انجام شده، اما با توجه به اسناد و مدارک تاریخی و تطبیق آن با آیه‌های قرآن، تورات، و انجیل تنها کوروش بزرگ است که موجه‌ترین دلایل را برای احراز این لقب دارا می‌باشد.

شماری از فقهای معاصر شیعه نیز کوروش را ذوالقرنین می‌دانند. علامه طباطبایی، صانعی و مرتضی مطهری از معتقدان این نظر هستند.در کتاب تفسیر نمونه، نوشتهٔ ناصر مکارم شیرازی نوشته‌شده، از آن جهت به کوروش، ذوالقرنین می‌گفتند که شرق و غرب مال او بود.....

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

NadaPenny.com Free Image Hosting



آرامگاه کورش بزرگ که مقبره کورش دوم هخامنشی ملقب به کورش بزرگ است، بنایی بی‌پیرایه ولی شکوهمند، در فاصله حدود یک کیلومتری جنوب غربی کاخ‌های پاسارگاد است. این بنا از همه سوی دشت مرغاب پیداست، به ویژه اگر از سمت جنوب غربی از راه باستانی گذر کنیم و از تنگه بلاغی وارد دشت شویم، نخستین چیزی که جلب توجه می‌کند آرامگاه کوروش است. این اثر در سال 2004 میلادی به عنوان زیر مجموعه پاسارگاد تحت شماره 1106 در میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌است.


از قدیمی‌ترین توصیف‌های مربوط به آرامگاه کورش می‌توان به توصیف آریستوبولوس یکی از همراهان اسکندر مقدونی در لشکرکشی‌اش به قلمرو هخامنشیان نام برد که توسط آریان در کتاب آناباسیس اسکندر بدین شکل ثبت شده است:[قسمت‌های پایینی آرامگاه از سنگ‌های که به شکل مربع بریده شده بودند تشکیل شده بود که در کل یک قاعده مستطیلی‌ شکل را تشکیل می‌دادند. بالای آرامگاه یک اتاق سنگی بود که یک سقف و یک در داشت که به قدری باریک بود که یک مرد کوتاه‌ قد به سختی می‌توانست داخل اتاق شود. در داخل اتاق یک تابوت طلایی وجود داشت که پیکر کورش را در داخل آن قرار داده بودند. یک نیمکت در کنار تابوت قرار داشت که پایه‌های آن از جنس طلا شکل داده شده بودند. یک پرده بابلی پوشش آن (احتمالا نیمکت) بود و کف اتاق نیز با فرش پوشانده شده بود. یک شنل آستین‌دار و سایر لباس‌های بابلی روی آن قرار داشتند. شلوارها و جامه‌های مادی در اتاق یافت می‌شد، بعضی تیره و بعضی به رنگ‌های دیگر بودند. گردن‌بند، شمشیر، گوشواره‌های سنگی با تزیینات طلا و یک میز نیز در اتاق بودند. تابوت کورش بین میز و نیمکت قرار داشت. در محوطه آرامگاه یک ساختمان کوچک برای روحانیون وجود داشت که وظیفه نگهداری آرامگاه کورش را بر عهده داشتند.

همچنین آریان نوشته است که روی آرامگاه کورش نوشته‌ای به خط میخی پارسی باستان وجود داشت به این مضمون:

« ای انسان. من کورش پسر کمبوجیه هستم، که شاهنشاهی پارس را بنیاد کردم و شاه (کل) آسیا بودم. پس به این آرامگاه بر من رشک مبر. »

این نوشته با اختلاف بسیار کمی توسط استرابون و پلوتارک نیز نقل شده است. اگر چه تحقیقات جدید درستی وجود چنین نوشته‌ای در آرامگاه کوروش را زیر سؤال برده است اما ساختار ساده و بدون تزئین بنا مضمون همین نوشته‌ را منتقل می‌کند. آرامگاه کورش تنها بنایی در پاسارگاد است که توصیف آن در منابع یونانی آمده است ...
NadaPenny.com Free Image Hosting

منم کـوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابِـل، شاه سومر و اَکَد، شاه چهار گوشه جهان. پسر کمبوجیه، شاه بزرگ … نوه کورش، شاه بزرگ … نبیره چیش‌پیش، شاه بزرگ …

آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گام‌های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابِـل بر تخت شهریاری نشستم. مردوک خدای بزرگ دل‌های پاک مردم بابـل را متوجه من کرد … زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.

ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاه‌های مقدسش قلب مرا تکان داد … من برای صلح کوشیدم.

من برده‌داری را بر‌انداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.

مَـردوک خدای بزرگ از کردار من خشنود شد … او برکت و مهربانی‌اش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم …

من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی که بسته شده بودند را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم.

همه مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاه‌های خود برگرداندم و خانه‌های ویران آنان را آباد کردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم. همچنین پیکره خدایان سومر و اَکَـد را که نَـبونید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود، به خشنودی مَردوک خدای بزرگ و به شادی و خرمی به نیایشگاه‌های خودشان بازگرداندم. بشود که دل‌ها شاد گردد.

بشود، خدایانی که آنان را به جایگاه‌های مقدس نخستین‌شان بازگرداندم، هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم زندگانی بلند خواستار باشند. بشود که سخنان پر برکت و نیکخواهانه برایم بیابند. بشود که آنان به خدای من مَردوک بگویند: ‘‘ به کورش شاه، پادشاهی که ترا گرامی می‌دارد و پسرش کمبوجیه، جایگاهی در سرای سپند ارزانی دار.’’

من برای همه مردم جامعه‌ای آرام فراهم ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم....
2728
موسیقی سنتی ایرانی، شامل دستگاه‌ها، نغمه‌ها، و آوازها، از هزاران سال پیش از میلاد مسیح تا به امروز سینه به سینه در متن مردم ایران جریان داشته، و آنچه دل‌نشین‌تر، ساده‌تر و قابل‌فهم تر بوده است امروز در دسترس است، بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از این موسیقی است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکل گیری این موسیقی داشته‌اند، از موسیقی‌دان‌ها یا به عبارتی نوازندگان موسیقی در ایران باستان می‌توان به باربد و نکیسا اشاره کرد.....
در ایران باستان هنگام برآمدن و فرو رفتن خورشید گروهی به نواختن طبل و کوس و کرنا می‌پرداختند. در اوستا بخش یسنا ها آمده که پزشکان بیماران خود را با موسیقی ایرانی درمان می‌کردند. در آن دوران سه نوع موسیقی آئینی (دینی)، بزمی و رزمی مرسوم بوده است، همچنین در جشن‌های طبیعت و روزهای تاریخی و ملی نواها و موسیقی ایرانی ویژه‌ای اجرا می‌شد. در دوران هخامنشیان سرودها و ترانه‌هایی به نام هوره در جنگ‌ها و جشن‌ها اجرا می‌کردند که امروزه در ایلام و سرزمین‌های غرب ایران با همین نام رایج است. در دوران ساسانیان به ویژه بهرام گور و خسرو پرویز موسیقیدان هایی زیر نظر وزیر دربار خرم باش کار می‌کردند. در جشن‌های بزرگ، این نوازندگان و خنیاگران نواها و آهنگ‌های گوناگون اجرا می‌کردند. در شاهنامه آمده بهرام گور تعداد ده هزار لوری (خنیاگر) از هند برای شادی و پایکوبی مردم به ایران آورد...

نبد هیچ مانند بهرام گور ............................ به داد و بزرگی و فرهنگ و زور ..
مشهورترین موسیقیدان های این دوران قبل از اسلام به شرح زیر بودند:

باربد
سرکش
رامتین
بامشاد
آفرین
نکیسای چنگ نواز

باربد برای هر روز هفته نوایی ساخت که به هفت خسروانی معروف است. همچنین برای هر روز ماه سی لحن یا سی دستان و برای 360 روز سال غیر از پنجه دزدیده، 360 آهنگ یا 360 دستان را ساخت. آهنگ جامه دران که در ردیف موسیقی ایرانی است از ساخته‌های نکیسا است که با چنگ نواخته است. دستان دیگری به نام دستگاه راست است که باربد آن را ساخت و امروز جز دستگاه‌های هفت‌گانه موسیقی ایرانی است، همچنین باید به آهنگ‌ها و دستان نوروز بزرگ، آرایش خورشید، ماه بر کوهان (ماه بالای کوهسار)، کین ایرج، سوگ سیاوش و گنج باد، گنج کاووس، تخت تاقدیس، فرخ روز، سوگ شیدیز و باغ شیرین اشاره کرد....
ارگ تاریخی گوگد، یکی از بناهای قدیمی و دیدنی شهرستان گلپایگان در استان اصفهان می باشد. این ارگ در پنج کیلومتری جاده گلپایگان به تهران و در شهری به نام گوگد (از شهرهای حومه گلپایگان) واقع شده است.

این بنا یکی از بزرگترین بناهای خشت و گلی ایران می‌باشد که به شماره ۲۵۷۴ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. تاریخ ساخت آن به حدود چهارصد سال پیش باز می گردد و تنها سند مکتوبی که از این بنا موجود است متعلق به حدود یکصد و چهل سال پیش می‌باشد که نشان می دهد نصف بنای ارگ توسط شخصی به نام علیخان بختیاری به عنوان مهریه به همسرش واگذار شده است.
یکی دژ برآمد ز راه نخست ز رزم آوران نام آن را بجست
شنید این سخن نام دژ گوگد است در او ایمن از هرچه دیو و دد است













مختصر و مفید ...

• مادها اسب هاى زیبا و خوش اندامى پرورش مى‌دادند و به یونانى ها مى‌فروختند. یونجه، که خوراک اسب و جانوران اهلى دیگر بود، در زمان داریوش بزرگ از ایران به اروپا برده شد.

• به اسب در زبان عربى فَرَس گفته مى شود که به معنای" از فارس آمده" است و مشخص مى‌کند اسب مشهور عربى، ریشه‌ى ایرانى دارد.

• مادها باغ هاى باصفایى در اطراف دره الوند ایجاد کرده بودند که به زبان پارسى باستان به آنها پر دیس مى‌گفتند. این وازه به زبان یونانى راه یافت و به صورت پارادایز درآمد که به معناى بهشت است.

• ارابه هاى مرگبار هخامنشى در محل محور چرخ خود دو تیغه داس مانند داشتند که هنگام جولان دادن ارابه‌رانان در میدان کارزار، پیکر سربازان دشمن را قطعه قطعه مى‌کردند.

• بانکدارى مهم ترین نوآورى اقتصادى ایرانیان بود. بانکدارى به صورت صندوق امانات و دادن وام آغاز شد و به تدریج به پشتوانه طرح‌هاى بزرگى مانند حفر قنات‌هاى طولانى تبدیل شد.

• در بیشتر نوشته هایى که از دوران هخامنشى برجاى مانده است، ایرانیان از دو صفت دروغگویى و قرض کردن منع شده اند. ایرانیان دروغ را بدترین گناه مى دانستند و به این جهت از قرض گرفتن واهمه داشتند که مبادا به خاطر بدهکارى دروغ بگویند.

• آریوبرزَن سردار شجاع ایرانى و سربازان دلیرش در محل بند فارس، در کوه‌‌کیلویه، به پیشواز سپاهیان اسکندر رفتند و تا آخرین قطره خون با آنان جنگیدند و در راه میهن جان باختند.
سنگ‌نبشته‌های گنج‌نامه نوشتارهایی از دوران داریوش و خشایارشای هخامنشی است که بر دل یکی از صخره‌های کوه الوند در فاصله ۵ کیلومتری غرب همدان و در انتهای درهٔ عباس‌آباد حکاکی شده‌است. کتیبه‌ها هر کدام در سه ستون ۲۰ سطری به زبان‌های پارسی باستان، بابلی و عیلامی قدیم نوشته شده‌اند. متن پارسی باستان در سمت چپ هر دو لوح جای گرفته‌است و پهنایی معادل ۱۱۵ سانتی متر دارد. متن بابلی در وسط هر دو کتیبه نوشته شده و متن عیلامی در ستون سوم قراردارد.

سنگ نبشته‌های باستانی گنجنامه در جنوب غربی همدان به فاصله پنج کیلومتری محل فعلی شهر، در انتهای دره سرسبز و خرم عباس آباد و در ابتدای مسیر جاده‌ای که همدان را به تویسرکان و غرب کشور مرتبط می‌سازد و روی یکی از صخره‌های الوند واقع شده‌است.

از آنجا که این مسیر در عهد هخامنشیان یکی از شعبات اصلی راه باستانی شاهی بوده که از دامنه الوند، هگمتانه (پایتخت تابستانی هخامنشیان) را به بابِل در مرکز میانرودان مرتبط می‌ساخت، از راه‌های پر رفت و آمدی و امن دوران باستان به شمار می‌رفت. بعلاوه این راه به جهت ختم به بابِل، راه مقدسی نیز محسوب می‌شد. به همین دلیل مکان مناسبی بود تا شاهان این دودمان با ایجاد سنگ نگاشته، باورها و اندیشه‌ها پاکشان و همچنین بزرگی و عظمت نیاکان خود را به رهگذران گوشزد نمایند.




به مناسبت 26 خرداد و تولد دکتر محمد مصدق ...


خبر کوتاه بود : ” با کمال تاسف اطلاع یافتیم که آقای دکتر محمد مصدق سحرگاه امروز پنج شنبه در ساعت 5/4 بامداد 14/12/1345 در سن 87 سالگی در اتاق شماره 62 بیمارستان نجمیه تهران زندگی را بدرود گفت. “
خبری بسیار کوتاه برای مردی بزرگ!!!
سالنامه سازمان اطلاعات انگلیس در سال 1995 درباره اش منتشر کرد: خسارتی که وی به انگلستان وارد کرد از خسارتی که هیتلر در جنگ دوم جهانی به انگلستان وارد کرد بیش تر بود، معترف هستیم که انگلستان در برابر مصدق شکستی بی سابقه را متحمل شد.
اولین نفر که با لایحه کاپیتولاسیون در ایران مخالفت کرد.
اولین ایرانی فارق التحصیل در دکتری حقوق.
امتیاز حق شیلات و کشتیرانی در دریای خزر را از شوروی باز پس گرفت.
شخصا در دادگاه لاهه برای احیای حقوق ملت خویش فریاد کشید.
جمال عبدالناصر (رهبر بزرگ و فقید ناسیونالیست عربی-اسلامی مصر) به گفته خویش او را الگوی خود قرار داد و کانال سوئز را برای مصر ملی کرد.
سفیر شوروی در ایران رسما اعلام کرد که دولتش در برابر وی به زانو افتاد.
اولین نفر که با استفاده از علوم روز در دانشگاه به بررسی علمی حقوق اسلامی شیعه پرداخت.
اولین نفر که حقوق شرعی زنان را به طور علمی در دانشگاه مطرح ساخت.
ابرمرد تاریخ ایران، با جان بر کف بودن خویش در راه وطن اجازه نداد که تا سال 1992 امتیاز نفت ایران در انحصار بیگانه باشد.
مجاهدت های کسی که خود را وقف سرزمین و مردم و دین خویش کرد، یگانه طراح بزرگ ملی شدن صنعت نفت ایران، جاوید یاد دکتر محمد مصدق به همین جا ختم نشد،وی خود را وقف ملیت ایرانی و دیانت اسلامی ساخت و لحظه به لحظه افتخار آفرید.

بخشی از بیانات بزرگوار:
” من ایرانی و مسلمانم و بر علیه هرچه ایرانیت و اسلامیت را تهدید کند تا زنده هستم مبارزه می کنم “.
” تنها گناه من و گناه بسیار بزرگ من این استکه صنعت نفت ایران را ملی کردم و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیم ترین امپراطوری جهان را از این مملکت برچیدم “.
” حیات من و مال و موجودیت من و امثال من در برابر حیات و استقلال و عظمت و سر فرازی میلیون ها ایرانی و نسل های متوالی این ملت کوچکترین ارزشی ندارد و از آنچه برایم پیش آمد هیچ تاسف ندارم و یقین دارم وظیفه تاریخی خود را تا سر حد امکان انجام داده ام .عمر من و شما و هر کس چند صباحی دیر نخواهد پائید.
*برای درمان سرطان بینی با وجود اصرار فرزندش که پزشک بود و دوستدارانش راضی به سفر به خارج برای درمان نشد وگفت پزشکان ما قادرند همه کاری را برای درمانم انجام دهند.

به اختیار خود ملک خودش را بین کشاورزانش تقسیم کرد!

اما...

*هنوز هم برای رفتن بر سر مزارش که نیمه ویرانست، مردم مشکل دارند!.......

شهر سوخته ....

نام بقایای شهری باستانی است که در 56 کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه جاده زابل-زاهدان واقع شده‌است.ایرانیان حدود 6000سال پیش در این شهر زندگی می کردند..

شهری که گفته می‌شود پیشرفته‌ترین شهر جهان قدیم بوده‌است و حتی بسیار پیشرفته‌تر از شهر کرت که سینوهه در کتاب خود از آن یاد کرده‌است.به اعتقاد برخی باستان‌شناسان اگر بخواهیم به معنای کامل و دقیق شهر توجه کنیم، این شهر را باید قدیمی‌ترین شهر دنیا دانست چرا که معدود شهرهای پیش از آن، از نظر امکانات و اصول شهرنشینی با آن قابل مقایسه نیستند....

سایت آپلود عکس و آپلود سنتر فایل ایران بلاگ
کلنل بیت، یکی از ماموران نظامی بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و آثار باقیمانده از آتش سوزی را دیده‌است. پس از او سر اورل اشتین با بازدید از این محوطه در اوایل سده حاضر، اطلاعات سودمندی در خصوص این محوطه بیان کرده‌است. بعد از او شهر سوخته توسط باستان‌شناسان ایتالیایی به سرپرستی مارتیسو توزی از سال 1346تا 1357 مورد بررسی و کاوش قرار گرفت. این شهر یکی از آثارتاریخی استان سیستان و بلوچستان به شمار می‌آید.

جغرافیا و محیط زیست شهر سوخته...

بر مبنای یافته‌های باستان شناسان شهر سوخته151 هکتار وسعت دارد و بقایای آن نشان می‌دهد که این شهر دارای پنج بخش مسکونی واقع در شمال شرقی شهر سوخته، بخش‌های مرکزی، منطقه صنعتی، بناهای یادمانی و گورستان است که به صورت تپه‌های متوالی و چسبیده به هم واقع شده‌اند. هشتاد هکتار شهر سوخته بخش مسکونی بوده‌است.

پژوهش‌ها نشان داده‌است این محوطه بر خلاف اکنون که محیط زیست کاملاً بیابانی دارد و فقط درختان گز در آنجا دیده می‌شود، در پنج هزار سال قبل از میلاد منطقه‌ای سبز و خرم با پوشش گیاهی متنوع و بسیار مطلوب بوده و درختان بید مجنون، افرا و سپیدار در آنجا فراوان وجود داشته‌است.

در آن دوران نیز این منطقه بسیار گرم بوده، اما آب رودخانه هیرمند و شاخه‌هایش به خوبی زمین‌های کشاورزی شهر سوخته را سیراب می‌کرده‌است.

دریاچه هامون در 3200 سال قبل از میلاد دریاچه‌ای بزرگ و پرآب بوده و رودها و شاخه‌های قوی از آن منشعب می‌شده و در اطراف آن نیزارهای وسیعی وجود داشته‌است. در بررسی‌های منطقه‌ای در اطراف شهر سوخته بستر رودخانه‌های گوناگون و آبراه‌هایی پیدا شده که به مزارع کشاورزی شهر سوخته آب می‌رسانده‌اند. در نخستین فصل کاوش در شهر سوخته کوچه‌ها و خانه‌های منظم، لوله کشی آب و فاضلاب با لوله‌های سفالی پیدا شد که نشان دهنده وجود برنامه‌ریزی شهری در این شهر است....
2706
ارسال نظر شما
2687