دقیقا منو شوهرم عاشق هم بودیم من بخاطرش اومدم شهر دورو غریب...سر هرچیز چرتی ایراد میگرفت قهر میکرد میگفت باید قید خانوادتو بزنی دوسال دعوا بود سرش...منم مرغم یه پا داشت که قید نمیزنم...آخه خانوادمم خیلی نازشو میکشیدن دور ورمیداشت...به خانوادم گفتم کلا دیگه محلش ندین...یبار سرش رفتم قهر گفتم من قید خانوادمو نمیزنم...تو اگه از خانواده من خوشت نمیاد میتونی تاآخر عمرت نیای خونشون ولی من تنها میرم...تنها لطفی که میتونم بکنم همینه...اومد منت کشی این تموم شدرفت....بعد از چن وقت خیانتاش شرو شد...مردیکه بع راحتی میگه قید خانوادتو بزن خودشم قید زنشو راحت میزنه...تو بچه دارشدنت خیلی دقت کن