چون شوهرم خیلی دهن بین وبچه ننه بود و مامانش وخواهرشم خیلی دخالت میکردن وپر توقع بودن خواسته های الکی وغیر منطقیشون باعث میشدما باهم بحث کنیم کمکم اینا بحثا شدید ترشد وبه دعوا رسیدیم بعد از ۳ ماه که از عقدمون گذشت گفتم طلاق میخوام
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
به نظرم تو هیچ مشکلی نداری واصلاااا هم زشت نیستی فقط اعتماد به نفست پایینه فکر میکنی واسه من نمیگن فکر کن من هنوز جدا نشدم ۳ تا خاستگار تو این مدت دعوامون واسم گفتن دوتاشونم تا حالا ازدواج نکردن از نظر مالی هم خوبن اونوقت یک خاله دارم خاله یه خودم میگه باید بری بایه کسی که زن طلاق داده وبچه داره ازدواج کنی پسر مجرد نمیاد واست فکرکن جلو خودش ازم خاستگاری کردن بازم اینجوری میگه من اصلا اهمیت نمیدم میگم نمیفهمه دیگه ولش کن تو هم فامیلات مثله خاله منن ولشون کن
اینا واسه سرکوفت ایطور میگن من مامانم چند ساله طلاق گرفته بعد هی فامیلا بابام که باهاشون برخورد میکنیم یه چیزایی میگن واقعا چندش و خاله زنکن حتی یه بار یه عزیزی از دست داده بودیم بعد تو مراسمش یه خانمی اومد گیر کرد به من که مامان و بابات فلانن و تو برشون گردون بهم😂😂😂اصن این آدما هرچی میگن بگین به تو ربطی نداره خیلی پررو ان