خیلی میخواست منو دوست بودیم یبار یهو گفتم گوشیتو بده یهو دیدم لباشو‌گاز گرف منم چون نمیتونستم برم طرفش درو کوبیدم امدم تو حیاط نشستم بعد ۵ دقیقه زنگ زد بیا ببر منم لجباز گفتم نه تو دوست دختراتو پاک‌کردی از اون اصرار که چه عرض کنم التماااااس میکرد از منم انکار اخرش با هزار ناز رفتم گرفتم گوشیشو رمزشو گفت باز کردم همه جارو نگا کردم عکسشو بوسیدم بعدیهو مامانم امد گفتم بیا از در پشتی بگیر چون اخم میکرد چرا گوشی رو ندادی دیدم گوشی رو گرفتنی یه رز قرمز داد بهم تا برگشتم دیدم دور شده داره با خنده نگام میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
