من پست شما رو بهار سال ۹۸ میخوندم اشک میریختم. خیلی آروم میشدم با خوندن این پست. پسر من تو هفت ماهگی قلبش دیگه نزد دنیا روس سرم آوار شد. زندگیم هیچ وقت به قبل از پیرم برنگشته اون شوک منو یه آدم دیگه کرد
ولی این تاپیک واینکه اینهمه ادم شبیهم بودن. و دقیقا همون تاریخ مثل من بودن آرومم کرد. تا خدا سال بعدش یه فرشته یه معجزه بهم داد دنیام سفید شد. حضرت ابوالفضل و حضرت زینب این معجزه رو به من هدیه دادن خدایا شکرت. اما هیچ وقت این تاپیک یادم نمیره
میخوام بگم امیدوار باشید.
امروز بعد پنج سال تقریبا تو همون روزها دوباره بچم سقط شد. دیگه جون ندارم اما میدونم باز این روزها هم تموم میشه. امید دارم. منتظرم پسرم دوباره بباد بقلم.
دعام کنید