پسر من وقتی منو شوهرم داریم یچیزی میگیم ک مخصوص بزرگاس و ازش اصلا سر در نمیاره رو مسخره گی اینجوری میخنده ها ها انگار ک متوجه میشه ما چی میگیم و مسخره میکنه
یا اصلاااااا گوشی دوست نداره و اصلا من زیاد نزاشتم بره سمت گوشی ولی گوشی بر میداره میره دراز میکشه الکی ک مثلا داره باش کار میکنه
خودش میره تو یخچال نارنگی میاره و میره رو مبلا میشینه و کنترل بر میداره الکی مثلا ادا مونو در بیاره
یا شعر مخصوصه خودشو میخونه دمبه دمبه دمبه دمبه یا میگه گامبه گامبه ۲۲ ماهشه
اهان عاشق اینه دستشو تو جیبش کن
رفتیم جگر خوردیم از ته سالن داد میزد اگاااا آگااااا دیخ دیخ منظورش این بود بیا سیخارو ببر بعد مرده اومد گذاشت رو کانتر ک حساب کنه پسرم داد میزد آگاااااا بشو بشو میگف برو بشور گیری داده بود ب مرده ها
یا حتما باید اون کارت بده و حساب کنه
یادم نمیاد خ کارای بامزه داره اخه توی این سن خ بامزن
داشتیم رد میشیدیم ی رستوران همیشه میریمو دید داد میزد به به به به نبردیمش تا خونه پشتشو ب ما کرده بود لباشو ور چیده بود
اها عاشق اینه چیزی بندازه تو سطل بیسکویت تو کیف من خالی کرد پوسشو انداخت تو سطل باید تمام ظرفارو اون بزاره تو سینک اگرنه دعوا داریم
خدا همشونو نگه داره تو این سن خیلی بامزن