منم ۳۱ قبلا مثل تو بودم خودم به خودم کمک کردم و راهی پیدا کردم رفتم کلاس نویسندگی تو ۲۷ سالگی و شروع کردم کلا برا تفریح رفتم و دوست پیدا کردن الان وقت سر خواروندن ندارم این همایش ای انجمن جشنواره شهر های مختلف هم دوست پیدا کردم هم اعتماد به نفس
صبح ها می رم سر کار بعد از ظهر ها هفته ای ۳ روز برای برای خودم برنامه چیدم ۲ روز کلاس و انجمن و اینا ۱ روز بیرون حالا اگه دوستام اومدن اومدن نیومدن به درک خودم می رم تو گروه های رفتگران طبیعت هم عضو شدم ماهی یکبارم با اونا می رم وقت آژادمم می نویسم می دم مجلات چاپ می کنن دنبال شوهر هم هستم دعا نویس یا مثلا کسی ببینم مناسبه دوروبرش می پلکم ولی خوب لامصب نمی شه دیگه ولی تلاشمو می کنم تا روزی که زندم یه جا واینمیستم مامان بابا هم بهم گیر می دن ولی آرامش و خوشی خودم در اولویته