درکت میکنم خیلی سخت منم یبار تو نامزدی برام پیش اومد
با پدر شوهر و مادر شوهر و شوهرم رفته بودیم تو بازار خرید کنیم شوهرم از ما یخورده فاصله داشت دیدم یه موتوری دو نفر بودن اومدن کنار وایسادن و به من گفتن ماشالله 😂😂😂
وایییییییی من یخ کردم جلو خانواده شوهر شوهرم تا برگشت بگیرشون گاز دادن رفتن
انقد ما هم تشر رفت بابا تن تن بیایید خیییییییلی عصبی شده بود😂😂😂😂