2737
2734
عنوان

کیا دلشون میخواد

| مشاهده متن کامل بحث + 4554 بازدید | 96 پست
لااقل کلید خونتو بگیر ازش.خونتون نزدیک هم هست

اره نزدیکیم😔

خداوندا به کدامین ثواب مرا لایق زیباترین احساس، بزرگترین نعمت و باشکوه ترین لحظات دانستی،خداوندا بگذار در این احساس زیبا بمانم ، بگذار شاهد تولد دوباره خویش باشم ،بگذار آرام باشم، به کدامین ثواب مرا اینگونه عاشق کردی،فاش میگویم این حس را تا کنون لمس نکرده بودم،اینگونه عاشقی کردن را خودت به من آموختی،احساس خودت به تمام بنده هایت …. آری حس مادری ام را میگویم😍
عزیزم همسرت چیزی نمیگه .من همسرم خودش پدرو مادرش و دعوت میکنه یکماه یکماه میمونن خونه ما.منم دوتا بچ ...


من خودم پدر شوهرم کلید خونم و داشت منم رفتم قفل جدید خریدم آوردم انداختم بدون اینکه به شوهرم بگم فردای عروسی سرکار بود شوهرم پدر شوهرم اومده بود جلوی در به یه بهانه ای که براتون میوه آوردم چ آوردم چرا در باز نمیشه منم در رو باز کردم سریع پرید تو همه جای خونم و گشت اتاق خواب حمام سطل اشغال هام رو ،یخچالم رو،دستش هیچی نبود میوه بهانه بود گفت چرا در باز نمی شد منم قفل و کلید قبلی رو بهش دادم گفتم قفل رو عوض کردم اینم کلیداتون خداحافظ، اونم هاج و واج موند و عصبی گذاشت رفت ولی بعد از رفتنش از استرسی که بهم وارد شد افتادم آخه دوران عقد من ۵ یا۶ بار بیشتر باهاش برخورد نداشتم و رومون بهم باز نشده بود خ حرصی شدم وارد اتاق خوابم شد یا سطل آشغال و حمامم رو گشت.منم تو خانواده ی مذهبی بزرگ شده بودم واییییی  اصلا اون روز خ بد بود وقتی به شوهرم گفتم ب باباش بگه چرا خونه رو گشته اون به باباش هیچی نگفت .خ دلم شکست شوهر ادم باید پشتیبان ادم باشه😔

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢

خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍

بیا اینم لینکش

ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

من خودم پدر شوهرم کلید خونم و داشت منم رفتم قفل جدید خریدم آوردم انداختم بدون اینکه به شوهرم بگم فرد ...

دقیقا .شوهر خوب یه نعمته ‌من همسرم بهم میگه مریض شدی ندی به پدرو مادرم .خونه رو براشون خلوت میکنه .ولی جا خوابشو از من جدا میکنه .من همسرم به شدت علاقه داره بع خانوادش .یه شوهر خواهر دارم بنده خدا معتاده .همش به من میگه خوبه اون شوهرت بود تو خوشبختی که منو داری .نه پول داره نه اخلاق .خیانتم که میکنه .

درد همان درد است فقط کمرنگ تر شده
دقیقا .شوهر خوب یه نعمته ‌من همسرم بهم میگه مریض شدی ندی به پدرو مادرم .خونه رو براشون خلوت میکنه .و ...

دقیقا من روزه بودم آش نذری داشتم شوهرم خانواده و فامیلاشو دعوت کرده بود همه کارا رو تنهایی کردم بعد شوهرم گفت ناهار بذار گفتم ماه رمضونه نگو هیچکس روزه نبود غیرمن و شوهرم برای بیست نفر مجبورم کرد بدون کمک ماکارونی بذارم فرض کن روزه باشی و عاشق ماکارونی بعد میخواستم ابکش کنم قابلمه رو برداشتم )خیر سرم نزدیک پریودمم بود دل درد داشتم)مادر شوهرم دم در آشپزخونه اومده بود سریع شوهرم سمتش جهش زد نه مامان نری آشپزخونه خدایی نکرده می سوزی من موندم اصلا، ابکش کردم یه ذره انگشت اشاره ام وقتی قابلمه رو برداشته بودم چسبیده بود به قابلمه سوخته بود گرفتم زیر شیر آب ببینم شوهرم متوجه میشه دیدم نه بابا اصلا نگاهم نمیکنه؟ فرداش ک گلایه کردم گفت خب مامانمه تو دلم گفتم خب پس من چیم شلغم؟

2731
دقیقا .شوهر خوب یه نعمته ‌من همسرم بهم میگه مریض شدی ندی به پدرو مادرم .خونه رو براشون خلوت میکنه .و ...

من ک عروس چهار پنج ماهه بودم مادر شوهرم نزدیک خونمون بود خونش ،اومد یه هفته موند خونمون نرفت خودش بین من و شوهرم می خوابید البته من و شوهرم ک رابطه نداشتیم همینجوریشم برامون مهم نبود (من یه سال اول زندگیمو باکره بودم)ولی خب بنظر منم کارش زشت بود 

دقیقا من روزه بودم آش نذری داشتم شوهرم خانواده و فامیلاشو دعوت کرده بود همه کارا رو تنهایی کردم بعد ...

اینکه ما براشون اهمیت نداریم خیلی بده .اخی عزیزم منم تو این شرایط زیاد بودم

درد همان درد است فقط کمرنگ تر شده
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730