2737
2734
عنوان

کنار اومدن با مرگ عزیزان

| مشاهده متن کامل بحث + 23516 بازدید | 56 پست

غم اخرت باشه منم دوروزه پدر بزرگم فوت کرده چون بچهام مامانمینا نبردن خاکسپاری ولی وقتی دیشب رفتم خونشون پوسترایی که به دیوار بود عکسی که رو پوسترا بود و دیدم حالم خراب شد از اون موقع فقط بقض دارم و بخاطر ابجی کوچیکم گریه نمیکنم که باهم ت  خونه تنهاییم و بگم من ۱۲ سالمه


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
واقعا منم همچین حسی دارم

سلام گلم خدا رحمتشون کنه روحشون شاد باشه. سخته خیلی سخته اما مجبوری تحمل کنی انشاالله شما مثل من تفکرتون نشه اما من هر روز هر لحظه به مرگ خودم فکر میکنم تا حس بهتری بهم دست بده. انشاالله خدا بهتون صبر بده تو این یکسال با اینکه همه کار میکنم مسافرت تفریح اما ته دلم اصلا خوشحال نیس تا ببینیم مرور زمان حال دلمونو بهتر میکنه یا نه. 

به پنجاه شصت سال آینده نگاه میکنم که قطعا دیگه وجود ندارم😔😔😔

ببخشید با حرفام بدتر ناامیدتون کردم ولی چکار کنم حس و حالم فعلا اینجوری مونده😔😔😔

2738

حدود 4 ماهه پدرشوهرمو از دست دادم..خیلی دوستش داشتم اونم همینطور..تو زندگی ما نقش پررنگی داشت..الان جاش خیلی خالیه..برام خیلی سخت میگذره..همسرم و بچه هام خیلی وابسته بودن بهش..اونا خیلی بیتابی میکنن بهشون دلداری میدم و میگم صبر کنن اما خودم همش میریزم تو خودم..تو تنهایی خودم گریه میکنم دلم خیلی براش تنگ شده..میگن خاک سرده پس کی سردیشو نشون میده؟ هنوز داغش برام سرد نشده هر روز منو میسوزونه..هرجای خونه نگاه میکنم میبینمش..بعد چهلم خونه مادرشوهرم نرفتم نمیتونم برم خونشون جای خالیشو ببینم..فقط مادرشوهرم میاد خونمون

اوایل فقط صحنه‌های خاطرات تو ذهن آدم پلی میشه و حالش بده همه درکت می‌کنن و بهت حق میدن از یه جایی دیگه مجبور میشی یواشکی گریه کنی تا دیگران نفهمن هنوز تموم نشده و آروم نشدی تا سالگرد همه چی هی تکرار میشه و حتی طاقت دیدن عکسشم نداری از یه جایی به بعد به خودت میای و می‌بینی مرگ از خودتم دور نیست و به دیدن دوبارش دلخوش میشی یه جوری خودتو گول میزنی انگار یه گوشه داره زندگی می‌کنه از همه بدتر خواباییه که می‌بینی مرز بین خواب و بیداری تو خواب دوباره زنده میشه و باهاش زندگی می‌کنی.

و خدایی دارم که در این نزدیکی است.

منم این روزها از داغ خواهرم دارم دیونه میشم تو رو خدا اونایی که این روزها رو گذروندن بیان یکی چیزی بگن منم آروم بشم

انقدر حالم بده از خدا و دین اون دنیا همه چیز همه چیز دلم پر

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز