بدترین حرفی که شوهرتون بهتون زده چی بوده؟

daisyجان

مدیر استارتر

عضویت: 1398/06/09

تعداد پست: 819

با من بحث کرده بود الکی. همشم تقصیر خودش بود. خونه مادرش بود. منم رفتم. گفتم شب میمونم. گفت اگر میخوای بمونی من میرم هتل!!!😞😞😞😞

1398/07/29

|

22:01

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

miismim

عضویت: 1397/03/28

تعداد پست: 4666

گفت کاش تو اینقدر ادعا عاشق پیشه ها رو در نمیاوردی😐

من همونیم که ناخواسته باردار شده بود🥴 تمام آینده رو فقط برای پسرش برنامه ریزی کرده بود و نمیتونست عضو جدیدو بپذیره😓 افسردگی گرفته بود هیچ جوری با بارداریش کنار نمیومد😖 دنبال دارو و روش های سقط بود😭،الان همون جنین ناخواسته به دنیا اومده 😊یه دختر به زیبایی و سفیدی فرشته ها🥰.اون روی شوهرمو با اومدن دخترمون بعد از ۸ سال زندگی مشترک تازه دیدم 😆جوری قربون صدقه ی دخترمون میره و تو آغوش میگیرتش که باورم نمیشه این مرد همون شوهر  خجالتی و کم عاطفه است که  به زبون اوردن احساساتش خیلی براش سخت بود😮،باشه. هر روز میگم خدایا هزار مرتبه شکرت که این فرشته کوچولورو به ما دادی(مادر بزرگ یکی از شاگردای دوسال پیشم بعد از دوسال بی اطلاعی از هم خواب دیده بود توی تاریکی توی یه خونه چراغ سبز روشن بوده از ادما میپرسیده این خونه کیه بهش میگفتن خونه خانم معلم طاهاست.مادر بزرگ طاها صبح بلند میشه به دخترش زنگ میزنه میگه مامان امروز حتما به معلم پسرت زنگ بزن احوالشو بپرس این خوابو دیدم حتما چیزی هست.تو اوج ناراحتی من و تصمیم جدیم برای سقط این خانم با تعریف کردن خواب مادر ساداتش منو از حماقتی که میخواستم بکنم منصرف کرد.دعای خیرم همیشه بدرقه راه عزیزان مادر بزرگ طاها خواهد بود.🌹💝(اگر به قدر یک جمله تونستید کسی را از خواب غفلت بیدار کنید دریغ نکنید شاید یک جمله شما زندگی بخشید به کسی💝💝💝💝) )الهی لحظه لحظه ی  زندگی تک تکتون  پر از اتفاقای ناخواسته شیرین و پر از ارامش مث شیرینی اتفاق ناخواسته ی ما باشه.        خداوندا به اندازه تمام هستی شکرت .                    

1398/07/29

|

22:01

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

رايانا

عضویت: 1398/04/15

تعداد پست: 14060

بچه دومم ناخواسته باردار شدم داشتم باهاش دعوا ميكردم گفت مطمئني از منه؟ 😐

خندم گرفت گفتم فيلم زياد ميبينيا جوگير 

«شب» می رود. این اقتضای «طبیعت» و «حکم» تاریخ است!

1398/07/29

|

22:02

2 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

بهاره۷۸

عضویت: 1398/01/21

تعداد پست: 9664

ب من ک نگفته زیاد

ولی تا دلت بخاد یه حرفایی بهش زدم 

البته مودبانه فحش نه

وقتی دعوا داری منو ریپ نکن من متاسفانه بد دعواییم قطع میشیم باهم

1398/07/29

|

22:02

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

chaeesabz66

عضویت: 1397/06/02

تعداد پست: 7107

واقعا همچین حرفی زد؟؟  شما چیکار کردی؟؟؟؟؟

بغض کردم و گریه اونم کلی معذرت خواهی 

درصورتیکه من خیلی دیر گریه ام میگیره یهو تو شوک رفتم

1398/07/29

|

22:03

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

pardisfri

عضویت: 1398/04/22

تعداد پست: 19815

بغض کردم و گریه اونم کلی معذرت خواهی  درصورتیکه من خیلی دیر گریه ام میگیره یهو تو شوک رفتم

واای چقد حرف بدی زدههه 

اگه من بودم همیشه کینش تو دلم میموند 

1398/07/29

|

22:05

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مامانخانم27

عضویت: 1398/05/08

تعداد پست: 2383

بدترین حرفش این هست همیشه میگه من ک بچه دارم از توه ک بچه دار نمیشیم  

و خدایی ک دراین نزدیکی هست حتما کمکم میکنه ک منم ب حاجتم برسم (یه نی نی سالم وصالح)ان شاالله  

1398/07/29

|

22:09

2 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

nooonooo

عضویت: 1397/04/02

تعداد پست: 1393

موقع عصبانیت میگه بچرخ تا بچرخیم،،منم اونقده میترسم😬😬😬

مادرم همسرم دخترم و پسرم عشقای زندگیم

1398/07/29

|

22:45

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

sara767676

عضویت: 1396/08/13

تعداد پست: 5575

بهم گفت ببین کی داره بهت نون میده ..منسوختم با حرفش چون هنوز پدرم برامون چیز میز میخره...پدرم می ریم ی مقدار‌پول به دخترم میده مادرم هنوز برام لباس میخره۱

منم اینارو آوردم گفتم گمشو بابا دهاتی...ی میلیون میاری کجام بزنی؟ بابام سه برابر تو حقوق میگیره ...لال شد

 تیکر تولد یک سالگی .....من فرزندم را به بی بدیل ترین حالت ممکن دوست دارم..آنگاه که نومیدی بر جانت پنجه افکنده و رها نمی‌شوی، به من امیدوار باش_ زمر/53

1398/07/30

|

13:28

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب