سلام داستانتو خوندم،میدونم داستان خودتون نبود،اما من اول داستان خوندم که خونه ی پدر رعنا ویلایی بود،اما اونجا که رعنا از دست بلوچی ها نجات پیدا میکنه و میخواد برگرده خونشون،اینجای داستان میگه دم در آپارتمانمون نشستم تا یکی از همسایه ها اومد بیرون و من رفتم داخل آپارتمان،.
چرا اول گفت ویلایی و بعد کلی داستان میگه آپارتمان؟