من که دیگه بی حس شدم،۲۸ام همین ماه وقت اولین مشاوره ی طلاقمونه ،منم شوهرم پسرخالمه ،به خاطر دخالتا و تیکه پرونیا مامانش تو این چهارسال و اینکه شوهرم درست حمایتم نکرد در برابر خونوادشو وتازه یه جاهایی خوردم کرد،و به خاطر بی احترامی و توهین بی دلیلش بارها و بارها به خونوادمو اعتیادی که به ترامادول پیدا کرده دارم جدامیشم دیگه،خیلی ناراحتم اینروزا اخه خیلی دوسش داشتم اولا خیلی خوب بود همه چیز نمیدونم چیشد یهو ورق چرخید
شوهرمن از همه لحاظ خوب بود ولی خب مامانش خیلی خرابش کرد مدام مغزشو شستو شو میداد علیه منو خونوادم انگار ما دشمن بودیم براشون دیگه منم تا کی میخام بجنگم به شوهرم حالی کنم کارای مامانشو هزاربار دعوامون شده تاحالا ،اگه میخاست بفهمه تو این چهارسال میفهمید دیگه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
