بیدارین؟؟؟

دردسر كه نميشه گفت من گوشيو دادم حتي مامانم باهاش حرف زد زنه فهميد اشتباه كرده ولي انقدر عصباني شدم تمام تنم داره ميلرزه، منم درسته به اون گفتم شكايت ميكنم به خاطر همچين چيزي نميرم شكايت كنم كه زن بيچاره منم جاش بودم اينجوري عصباني ميشدم ولي اخه مرتيكه بعد دو سال تلفن بردارم يكي بگه با فلاني چه رابطه اي داري روزي هزار بار زنگ ميزني ، چقدر ي انسان ميتونه كثيف باشه 

اره ولي من هميشه سعي كردم استه برم استه بيام كاري به كار كسي ندارم كلا،  حوصله حرف و حديث و گله و حالا از هر نوعي ندارم، اينكه به هيچكس كاري نداري و يهو اينجوري تهمت به اين بزرگي ميشه تن و بدنم ميلرزه ، من خودم شوهر يكي از اشناهامون كه اصلا ربطي به من نداشت تو خيابون با يكي ديدمش بدون اينكه حتي زنش  بفهمه انچنان كاري كردم مردرو نشوندم سر جاش شده دست به سينه خانمش از ترسش بعد حالا اينجوري حرف بشنوم خيلي سنگينه برام.