این قسمت مادرشوهر....😆

دقیقا منم می گم شوعر جونم دوست داره غذاهامو بخوره.می گه نه بهش غذا نده .می گم واااااااااا انسان احتیاج به غذا داره.کلا خیلی حسودی می کنه.البته من فکر سلامتیش هستم کن نمک و سبزیجات زیاد می دم بخوره..........دیونم کرده تو این یه سال قبلا استخون گونه شورم زده بود بیرون از بس اینا غذا کم درست می کنن

عزیزم مادرشوهر هیچ وقت مادر نمیشه اونا چشم دیدن خوشحالی عروسو ندارن مادرشوهرمن هرچی خوبی و خوشحالیه برا دخترش میخواد خاک برسر نکبت زنیکه بیشعور همش تلاش میکنه زندگی پسراشو خراب کنه پسراشو پُر میکنه زنیکه نکبت

بهش بگو
مادرجون مگه نشیدی میگن ازدواج بهش ساخته اب زیر پوستش رفته. . .بگو قربونش برم هرچقد میگم مهربونم تاج سرم نخور زیاد به انداز ه بخور میگه نه تاحالا غذا به اینخوشمزگی نخوردم دیگ نمیخام لاغر بمونم مثه مجریدام مرد باید شکم داشته باشه

اینجوری مادرشو بنداز به جون شوهرت ائون خودش جوابشو میده توم خیالت تخت تخت  

واقعا وقتی خوشحال باشیم حالش گرفته ست حالمون بگیره قندتو دلش اب میشه 

یعنی ماهم مادر شوهر بشیم اینطوری میشیم    

من همیشه به خودم میگم انشاالله مادرشوهر که بشم با عروسم جوری میشم که مامانشو فراموش کنه رفیقش میشم

دیگه تصمیم گرفتم ب حالش خودش رهاش کنم واگذار کنم به خدا نمیتونم جوابشو بدم از بچگی یاد نگرفتم با بزرگتر بحث کنم اونم از این اخلاقم سو استفاده میکنه