دقيقا اينا همشون اينطورين،باور كن نه اينكه از خودم تعريف كنم ولي ميگم كه متوجه عمق قضيه بشيد ،هم قيافم از اينا بهتره هم وجهه اجتماعي پدرم و خانوادم وضع ماليمونم مث همه ولي انقد با اينكاراشون كاري كردن خودمم احساس كمبود كنم خيلي ناراحتم كه اجازه ميدم اينطوري تحقيرم كنن
بزار شوهرت هر جور دوس داره فکر کنه و با خانوادت حرف نزنه مهم نیس من جات بودم همون ی بار در هفته رم نمیرفتم علنن با بی محلی دارن میگن ک نیا اینجا خودت و دست پایین نگیر ک فکر کنن عددی هستن ....من ب مادر شوهرم سلام میکردم جواب سلام نمیگرفت البته ما علنی با هم مشکل داریم و رفت و امد نمیکنیم اما من بر حسب بزرگتر کوچیکتری جایی میدیدمش سلام میکردم ...امروز رو ب روی هم در اومدیم سرم و گرفتم اونور انگار ن انگار ک دیدمش....البته خداروشکر شوهر من پشتمه...خودش میره خونه ی اونا ولی با رفت و امد نکردن من مشکلی نداره چون میدونه مقصرن
هیچ وقت خودتو کمتر از اونا ندون. مثل خودشون باش. من اوایل به خاطر شوهرم به جاریم و شوهرش احترام میذاشتم و باهاشون گرم میگرفتم ولی وقتی خود شوهرم باز منو مقصر میدونست دیگه دلیلی برای ادامه رفتار خوبم نداشتم. شدم مثل خودشون بلکه بدتر. اینجوری اگه شوهرم بازم فکر کنه مقصرم دیگه حداقل دلم نمیسوزه😊
اينكه شوهرتون پشتتونه خييلي خوبه خداروشكر ،ولي من شوهرم بهام خيلي خوبه اما در مقابل منو خانوادش مدافع اوناست و اگه مثلا من نرم اونم خونه مادر من نمياد يا اگه من اونارو دعوت نكنم نميزاره خانواده خودمم دعوت كنم
