بچه ها من شهرستانم میخام برم خرید کنم از مشهد مادر شوهرمم برنامه ریخته همون روز بره دکتر مشهد ک با ما بیاد عیدم همین برنامه رو ریخت باعث شد ک من نتونم اونجوری ک میخام خرید کنم میگف گرونه یا میگف این شلوار کوتاهه یا .... حالا عروسی خالم ۲۸ روز دیگه اس اینم خودش برنامه ریخته ک با بیاد تووروخدا بگین چیکار کنم چجوری یهش بفهمونم نمیشه با ما بیاد
حالم از ادمایی که تو روم یه شخصیتن پشتم یه شخصیت ب شدت ب هم میخوره:/
استارتر ب نظرم اون روز خودتو بزن ب مریضی و اه و ناله کن بزار شوهرت مادرش و ببره حالا بعدا مجبوره تنه ...
اینم میشه برنامه بریزم اون روزشو مشخص کنه ک میخاد بره مشهد بعد خودمو ب مریضی بزنم دو سه روز بعدش یا نهایت یه هفته بعد برم اونجوری بهونه ام نداره ک بره دکتر و بخاد با ما بیاد
حالم از ادمایی که تو روم یه شخصیتن پشتم یه شخصیت ب شدت ب هم میخوره:/
بنطر من خیلی راحت با خونسردی مطرح کن بگو ما چند نفریم میریم خرید با ما بیاید تو راه خسته میشید شاید خریدمون ۴ یا ۳ساعت طول بکشه بگو نمیتونم ب بقیه بگم خرید نکنین مادرشوهرم خسته است میگن میخواستی نیاریش .ب شوهرتم اول بگو
دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.
اره دقیقا وقتی خانواده ادم منطق نداشته باشه درک نکنه ک شاید با من راحت نیستن واس خرید همین میشه من میخاستم برم سرکار واس مصاحبه کاریم پاشد اومد داخل انقد اون روز من جوش زدم ک حد نداشت باز خرید یه کاریش میکنم
حالم از ادمایی که تو روم یه شخصیتن پشتم یه شخصیت ب شدت ب هم میخوره:/
از نیشابور که راهی نیس حالا بیا با شوهرت شرط کن هر چی از خریدت موند دوباره بیاردت تو بازارم هر چی ما ...
قربونت بشم عزیز دلم چقد مهربونی فدات بشم
اون نمیاد ک
بعدشم فعلا ب شوهرم گفتم اگ موافقت کنه خودش ب مادرش بگه اگ اینکارو نکنه من ب مادرشوهرم میگم من نمیتونم نقشه بکشم از پسش بر نمیام شوهرم خیلی تیز بهتره ک رک باشم ک
حالم از ادمایی که تو روم یه شخصیتن پشتم یه شخصیت ب شدت ب هم میخوره:/