عزیزم هر وقت تفاوت بین
عدالت و مساوات و قسط
حق الناس و حق الناش
امام شافعی و امام صادق
میلیشیا و شیپیشیا
غذا و قضا و غضا
سوره مبارکه نسا و تحلیل تقالیه نثا
در فقه شیعه دوازده امامی
و معنی سخن امام باقر پبنی بر اینکه: حق مظلوم را به هر روشی از ظالم بستانیید رو متوجه شدید
و فهمیدید چرا هر ماه چند قاضی فاسد دستگیر میشه و ماکیاولیست چیه اونقت شما رو به چند تا منبع واسه پرسش اخرتون که همانا راه رستکار شدنتون هست ارجاع میدم
در اخر پیشتهاد بنده مطالعه گناهان کبیره حضرت امام (ره) است
الله متعال و اهل بیت مطهر حضرت محمد مصطفی (ص) نگهدارتان باشد
ارادتمند شما
به خاطر اینکه بحث به درازا نرسه فقط در مورد ماکیاول که تو صحبتهای شما بود توضیح می دم.
ماکیاول که یکی از بی اخلاق ترین تزها رو اشاعه می ده میگه هدف وسیله رو توجیه می کنه،
یعنی اینکه شما که هدفت محکوم کردن کسیه، مهم نیست تهمت بزنی، دروغ بگی، بی اخلاقی کنی، انسانی رو فدا کنی و یا هر کار پستی رو انجام بدی، فقط به هدفت فکر کن و اخلاقیات و انسانیت رو وسیله قرار بده که به هدفت برسی
پس مشخصه طرف حساب حرفام یه انسان اهل کتابه بنابراین متاسفم واسه خودم که برخی از تحصیلکرده های کشورم مثل شما دنیا رو سیاه و سفید میبینه.(نقدم به شما اینجاست و جای دیگه شناختی ندارم و ممکنه از پاکترین ها باشید)
ای کاش و ای کاش فقط پرونده رستگار میر سیدی یا برایان هیلث رو بخونید تا بدونید حق رو با حرفای قشنگ و شعار قانون قانون تو دادگاه ها سر میبرن...بنابراین بله ماکیاولی فکر کردن تو خیلی از مسایل نه تنها بد نیست که اتفاقا اوجب واجباته چون من نمیخوام جز اون جماعتی باشم که رسانه مغزشون رو شسته که همه چیز از راه تبصره و ماده و بند های قانونی جلو میره،که ای کاش عدالت اینجوری جلو میرفت
پ.ن:من شهامت اینو داشتم خودم رو تو این تاپیک بابت قضاوت زودهنگام(تقریبا همه تو نت انجام میدن) تنبیه کنم و پوزش بخوام اما شما چی؟منو سیاه و خودتون رو سفید میدونید که این عجیبه.
این دو جمله آخرمه
ببخشید بحث طولانی شد اما دست از قضاوت برداریم
در پناه خدا
دوست گرامی، من شما رو قضاوت نکردم، من نظرم رو درمورد حرفهای شما گفتم که این گفتمانه و نه قضاوت،
و اما چون شما صراحتأ می گید آموزه های ماکیاول رو قبول دارید میخام چند تا سئوال بپرسم،
ماکیاول صحبتهای زیادی داره از جمله احکام دهگانه که شامل
۱- همیشه در پی سود خویش باش
۲- جز خویشتن هیچ کس را محترم مدار
۳- بدی کن اما چنان وانمود کن که نیکی می‌کنی
۴- حریص باش و آنچه را می‌توانی تصاحب کن
۵- خسیس باش
۶- خشن و درنده خوی باش
۷- چون فرصت بدست آوری دیگران را بفریب
۸- دشمنانت را بکش و اگر می‌توانی دوستانت را هم نیز.
۹- در رفتار با مردم به زور توسل جوی نه به مهربانی
۱۰- همه مساعی خود را به جنگ متمرکز ساز
میخام بدونم واقعأ شما به اینا معتقدی؟
شما می گید برای رسیدن به عدالت میشه هر راهی را رفت، این عدالت تعریفش چیه؟ نفع شخصی بدون در نظر گرفتن طرف مقابل که آیا حقی داره یا نه؟ اگه اینطوریه تعریف شما از انسانیت چیه؟
دوست عزیز
منظور من هرگز قبول کل ماکیاولی و اصولش نیست که اگه اینجور باشه پس ماکیاولی نه تنها مکتب نیست که دینی ابراهیمی و غیر قابل رد هست،تو تاپیکی همین امشب گفتم که باید نظریه ها و روش های تئوری خوب غرب و شرق رو گرفت و بعد از ایرانیزه کردنش به بدهاش پشت کرد.حالا هم خدمت شما همینو میگم که ماکیاولی برای من هدف نیست و ابزاریه که باعث میشه به هدفم برسم،ممکنه هدف اشتباه باشه که در این جا نیت به همراه ارزیابی خوب مهمه.
شما چند جمله نوشتید که البته بخش خیلی اندکی از نظر این دانشمنده و شاگردانی از این فیلسوف هستند که هیچکدوم رو قبول ندارن و به ایشون نسبت میدن(هر چند من معتقدم این اصول چندگانه زمان جوانیشون بوده و قبول دارم حرف خودشونه) اما همونطور که من نظرات خوب کارل ماکرس تو اقتصاد،هیتلر نبرد من رو در مورد نظام سازی و مائو و مرام نامه حزب سوسیال رو درمورد مساوات و مزارع اشتراکی رو بعد از تحقیق و ازمون و خطا در مقیاس کوچیک قبول میکنم ممکنه خیلی از نظرات دیگه این افراد رو هم رد کنم .همونطور که تو اخلاق شخصی از اصول ایت الله مطهری و ... استفاده کردم و ممکنه در آینده از شخص دیگه وام بگیرم که جانعه ازش متنفره چون من فیلسوف و نظریه پرداز نیستم اما معتقدم راه درست ترکیبی از همه انویشه هاست
اما شما فرمودید تعریف من از عدالت چیه؟ من از شما میپرسم اصلا تعریفی از عدالت وجود داره؟کسی هست که بتونه با یه قانون و یا یه روش عدالت رو تو بدنه جامعه جاری بکنه و همه راضی باشن؟اگه تعریفی باشه که حکومت های انقلابی در سال های اول به خازر دشات قدرت مطلق باید هنه مردم رو راضی کنن نمونش دعوای مجلس و دولت بر سر افزایش پلکانی حقوی بازنشستگان که عده ای این روش رو خود عدالت و عده ای برخلاف عدالت میدونن
شما به من بگید
شکنجه خوبه؟
آیا اگه قاضی پرونده یا بازپرس ایمان داشته باشه فردی قاتله اما مامورین به دلیل تسلط اون بر تکنیک های بازجویی نتونستن ازش اعتراف بگیرن تا محل جسد رو نشون یده و همسرش در حالی که بیگناهه اما تمام شواهد علیه اون هست؛شما اجازه میدید اون شخص شکنجه بشه و اعتراف کنه که جسد کجاست و یا راه شکنجه رو خلاف انسانیت میدونید و حاضر میشید همسرش اعدام بشه و قاتل ازاد؟این انسانیت در این پرونده قتل دقیقا کجاست؟
یه طرف شکنجه و اعتراف قاتل و طرف دیگه عدم شکنجه و اعدام زن بی گناه
پس دیدید گاهی وقت ها باید پیش خودمون قبول کنیم هدف وسیله رو ....
گاهی باید زیر لبخند زیبامون به دشمن از پشت بهش خنجر زد
همونطور که بزرگان هم انجام دادن
ببخشید طولانی شد اما ارزش تایپ برای شخصی که اهل علم هست رو داشت.
نظرتون در مورد قبول قسمتهای خوب و رد قسمتهای بد رو قبول دارم و کاملأ‌منطقیه،
ولی درمورد عدالت شکنجه رو مثال زدید، نظر من اینه و شدیدأ بهش معتقدم
اگه کسی قاتل یکی از عزیزترین کسان من باشه و از من بپرسند که حق انتخاب داری که شکنجه بشه و حتمأ اعتراف کنه و یا از روشهای دیگه پلیسی استفاده بشه ( اثر انگشت، دی ان ای و...) و ممکنه نشه گناهکاریش رو ثابت کرد، من روش دوم رو انتخاب می کنم، این شعار نیست و شما من رو نمی شناسید که بخام پیش شما خودم رو انسان خوبی نشون بدم،
چون معتقدم من انسانم، قبل از منافع شخصی، انسانیت من ارجح تره، اگه کسی به من صدمه ای زد و من بخام تا سطح اون پایین بیام برا جبران اون صدمه، هم زیان اولیه رو متحمل شدم و هم انسانیتم رو از دست دادم، من معتقد نیستم اگه سیلی خوردم طرف دیگه صورتم رو بگیرم طرف ضارب، به شدت معتقدم که متعدی باید‌مجازات بشه، ولی به روشهای انسانی
وااااای منم پیشش فیبروز کردم یک میلیون و هشتصد وپنجاه ، ترمیم رفتم ۵دقیقه فقط کار کردبعدم رنگ گذاشت روش و گفت که دوساعت دیگه بشور،اومدم خونه شستم دیدم خراب کرد رفت الان بیست روز میگذره ابروهام ترکیده لنگه به لنگه ، یکی کمرنگ یکی پررنگ داغونم همه میگن کی خراب کرده،منشیش هم که معلومه ماله چاله میدونه جواب نمیده خودشونم میزنن زیرش میگن مشکلی نداره
وای من هم متاسفانه رفتم پیش شیدا ملک. پولم رو ریختم دور. ۲.۱۰۰.۰۰۰ دادم هیچی به هیچی
خاک برسراینایی که پول میگیرن گندمیزنن وپرروهم هستن
