تا ظهر ک با شوهرم هردو خواب بودیم و دیگه پاشدیم ناهارخوردیم
رفتیم خونه مامانم و بعد خونه برادرشوهرم ی سری زدیم
دیگ رفتیم تو بازار هم ی دوری زدیم و خرید کردیم و رفتیم پارک ی ساعتی نشستیم و بازی کردیم و الان رسیدیم خونه
و قراره دوتایی باهم ساندویچ درست کنیم و بعدشم مارو پله بازی کنیم
کلا بیکار نموندیم