چقدر تو نازی
اولیش یادم نیس ولی همین یه ساعت پیش گفت اخه گوچولوتوبغلی چرااینقدرارامش داری؟منم گارخونه قنداب کردن برام😁😁😁
سر کلاس جلسه اول بود. گفت جلسه بعد شما کنفرانس بدین! منم خندیدم گفتم شوخی میکنید
گفت من با هیچکس شوخی ندارم
همين چند وقت پيش يك ماه از زايمانم گذشته بود تو ماشين بهش گفتم من بعد زايمان خيلي پير شدم گفت تو مثل قالي كرموني هر چي پا ميخوري جوون تر و خوشگل تر ميشي منم كلي تو دلم ذوق كردم
ماشالا به این چشم و ابرو
اولين باري ك رفتيم صحبت كنيم كنار ي جوي اب نشستيم بهم گفتش ك من دوتا لبخند زيبا توي عمرم ديدم فقط.منم نميفهميدم چي ميگه گنگ نگاهش ميكردم
گف يكي وقتي خودت ميخندي يكي هم تصورت لبخندت توي اب☺️
بعدشم همونجا جورابمو دراوردم پامو بزنم تو اب با تعجب گف يعني كل بذنتون همين قد سفيده؟؟؟منم خنديدم بلنذ 😂😂بعدش گردنمو ديد زير شال گف تاحالا ادم ب اين سفيدي نديده بودم😅
بعذ از عقد شب اولي ك پيشش خابيدم ميگف خس ميكردم پنبه بغل كردم انقد سفيد بودي😂
عشقمه شوهرم نیست😐
سرم غیرتی شد پام شکسته بود فامیل پسرمان خواست بلدم کنه اون سریع بلندم کرد😂خیلی اتفاقات دیگه هم شده دیگه نمی گم پرو نشین
یکی دیگه این بود که اگه منو دوست نداری برو ازدواج کن من دیگه مزاحمت نمیشم 🤣🤣🤣چنان جر خردم نمیدونم موقعه جا های حساس خندم میگیره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
