2733
2734
عنوان

جیغهاو دادهای زن همسایه نصف شبی

| مشاهده متن کامل بحث + 220723 بازدید | 823 پست

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢

خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍

بیا اینم لینکش

ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

نمیدونم ی انرژی مثبتی بمن انتقال میکنه کامنتهات و کاربریت عزیزم

عزيزززم😘😘خيلي خيلي لطف داري بهم ممنونم❤️❤️🌹🌹

آرزو کن که آن اتفاق قشنگ بیافتد✨رویا ببارد🌦دختران برقصند💃 قند باشد🧁بوسه باشد💋خدا بخندد🤍به خاطر ما که کاری نکرده‌یم💚🤞🏻من تا آن روز چشم به در خواهم دوخت🕊
برادر دختره چند سالشه که توی جنگ موجی شده؟آخه جنگ سال ۶۷ تموم شده اختلاف سنی خواهر و برادر خیلی زیا ...

مادرشون پیره فک کنم هول هوش 80 سالی داشت... پسرش بچه ی اولی بوده نمیدونم چندسالشه ولی میدونم دختره بچه ی اخری بود و31 سالشه چندتا خواهر برادر دیگه هم دارن 

[ یه روز همه مون بیدار میشیم؛یه نفس عمیق میکشیمو میگیم چه خواب وحشتناکیبود :) 
2731
امیدوارم از شوک در اومده باشی عزیزم و حالت بهتر باشه. اما پلیس در رو شکونده رفته تو و همه ی شماها هم ...

سرباز در و باز کرد ماهم زودی رفتیم تو چون هیچسکی فکر مردن و جسد نمیکرد اخه هنوز دختره داشت جیغ میکشید ما فک میکردیم شوهرش داره میزنتش و چیزی بعدشم ک دیدن چه وضعیه مارو بیرون کردن ولی ما توی راهرو خونشون بودیم سرباز نمیذاشت وارد حال و پذیرایشون بشیم حرفاشونو میشنیدم وقتیم ک پلیس رفت دیگه جلسه و حرفای زنا همسایه شروع شد... اخه ساعت 5.30. 6 صب بود خیلی خلوت بود کوچه جمعیتی نبود ک پلیس نتونه کنترل کنه 

[ یه روز همه مون بیدار میشیم؛یه نفس عمیق میکشیمو میگیم چه خواب وحشتناکیبود :) 
آره عزیزم فهمیدم اشتباه نوشتی.... ولی خداییش روزمو ساختی، هی یادش میفتم هی میخندم...   &nbs ...

خخخخ.لعن لعنتی 😅😅😅اونموقع تازه ازخواب بیدارشده بودم خوابوبیداربودم😆😅😅

خدایا یهویی شکرت😍😍
2738

ماهم تو کوچمون یبار دم صبح بود کوچه ساکت یهو صدا اه و ناله از درد شدید ی زن میومد و التمااااس که سوختم نکن غلط کردم و...ی مرد هم صداش میومد که با ی خونسردی هی ی سوالایی میکرد از زنه اروم زنه هم میگف نه نه غلط کردم وای خیلی بد بود خیلی الان که یادش افتادم عصابم خورد شد دوباره بعد زنگیدیم پلیس تا اومدش صداها دیگه قط شد پلیسم رفت...ناگفته نماند که این همسایمون ادم درستی نبود و پیرمرد بود اما اهل دود و مشروب و اینا دوتا زنم داشت اما هیچوقت نفهمیدیم اونشب چی شده بود.

الهی فداتشم!!!مثلِ یک معجزه ای...علت ایمانِ منی...همه هان و بله اند...شما جااااانِ منی...
چ بچه نحسی اه بخاطر گریش چی شده

توروخدا نگو .اون طفل معصومم  درد داشته گریه میکرده عزیز دلم .اون که نخواسته همچین اتفاقی بی افته. حتما مادر نیستی این حرفو زدی. دیگه نگو گلم 

منو ب خواسته هام برسون لطفا🤗🤗دوست دارم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730