مادرشوهر منم همینه
موقع زایمانم سه ماه اومد موند برا بخور بخواب
منم خیلی حرصش دادم یه وعده فقط غذا میپختم اصلا خونه رو تمیز نمیکردم برا شوهرم صبحونه آماده نمیکردم شبها میگفتم مامان بچه رو نگهدار من بخوابم عصرها باز میخوابیدم میگفتم خسته ام
آخرش دیدم باز از رو نمیره اومدم خونه مامانم موندم