وسواس نظم و راه درمان آن

سلام. من خانم و ۲۶ ساله و متاهل هستم .شخصیت شدیدا متزلزلی دارمخود واقعیمو دارم از درون نابود میکنم و یه شخصیت کاملا متضاد رو دارم از خودم میسازم. بخاطر همین موضوع خیلی دچار افسردگی میشم و مدام با خودم میگم تا کی باید اینجور باشم و چرا باید اینجور باشم.تو خانواده بخاطر تبعیض هایی که در حقم انجام داد‍ن بعد از گذشت شش سال هنوز برام آزار دهندست و بیشتر شبا گریه میکنم.از دست همه شاکی و حتی ازشون متنفرم.چندساله که درگیر افسردگی ام ولی راه چاره ای ندارم از جمع متنفرم،با اینکه متاهلم و یه دختر چهارساله دارم دوست دارم همیشه تنها باشم از چیزهایی که شادم میکنه بدم میاد چون احساس میکنم بعد از این شادی حتما اتفاق بدی قراره برام بیفته همیشه از آینده ترس دارم و مدام خودمو بابت گذشته سرزنش میکنم.مشکلی که الان آزارم میده وسواسه،قبلا این مشکل داشتم.یکسالی میشد که مثلا ساعت سه شب بیدار می شدم اتاقارو مرتب میکردم و از جابجایی بی مورد وسایل بهم می ریختم.وسواس تمیزی ندارم ولی بهم ریختگی و جابه جا شدن نظم وسایل داغونم میکنه.دو هفته ای میشه که حالم بدتر شده و دچار استرس میشم و تا ساعت ها حرص می خورم و خودخوری میکنم.مثلا تو آگهی تلویزیون میبینم طرف داره دستشو میشوره مدام استرس دارم و حرص می خورم که الان آستینش خیس میشه و یا بازیگرا کثیف و شلخته باشن حالمو بد میکنه و احساس میکنم باید جیغ بکشم.اینو بگم که آدمی نیستم که خونم همیشه تمیز و مرتب باشه و درحال تمیزکاری نیستم یه آدم معمولی ام..