تغییر رفتار همسر بعد از بچه دار شدن

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 87 بازدید

سلام. همسرم از من ۱۱ سال بزرگتره . من و اون هم دیگه رو عاشقانه دوست داشتیم و داریم ولی یه سال و نیمه که بچه دار شدیم و میشه گفت از همون روزای اول اخلاقش عوض شد صد البته که من هم زودرنج شدم و حساس تر ... خلاصه توجهش خیلی کم شد . مدتی هست که مشکل سر این داریم که خیلی پرخاشگر شده یعنی یه جمله ی ساده رو اگه بخواد بهم بگه با داد و فریاد و حرص سعی میکنه بفهمونه در حالی که قبلشم هیچ بحثی نداشتیم و من واقعا از این رفتارش ناراحت میشم . مشکل بعدی بحث رابطه است که واقعا انگار دیگه براش مهم نیست و کلا وقتی براش نمیذاره و من خیلی خیلی اذیتم و با شوخی و جدیت و هر راهی سعی کردم بش بفهمونم ولی فایده نداشت  و خیلی میترسم که تو دام گناه بیفتم سر این قضیه . تو رو خدا کمکم کنید چیکار کنم که بهتر بشه ؟ 

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۳ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده و زوج درمانی

سلام دوست گرامی
تولد نوزاد و کودکی که ۹ ماه همه انتظار تولدش را کشیده‌اند، به آن شیرینی هم که اطرافیان فکر می‌کنند نیست! بعد از فروکش کردن شور و شوق اولیه و زمانی که والدین با یکدیگر تنها شدند، به مرور زمان روی دیگر سکه خود را نشان می‌دهد. درد زایمان و مشکلات شیردهی و شب‌بیداری مادر از یک‌سو و درگیری‌هاي کاری و اجتماعی پدر که حالا بیشتر احساس مسئولیت می‌کند از سوی دیگر باعث بروز اختلاف‌هایی در بین پدر و مادر می‌شود. اختلاف‌هایی که در نسخه‌های سنتی تاکید مي‌شود به مرور زمان برطرف می‌شود اما روان‌شناسان نظر دیگری دارند. اگر زن و شوهر از طریق کلامی مسائل پس از تولد نوزاد را برطرف نکنند، ممکن است روابط آن‌ها دچار مشکلات جدی شود.
تغییر در روابط اتفاق مي‌افتد. زندگی زوج‌ها قبل و بعد از تولد نوزاد دچار تغییراتی می‌شود که عمدی نیست، بلكه بخشی از احساسات غریزی پدر و مادر است و نمی‌توان بر آن خرده گرفت. قبل از تولد، رابطه در خانه یک رابطه دو نفره بوده و هر حرف و رفتار و تصمیمی را این دو نفر اخذ می‌کردند. در حالی‌که حالا نفر سومی هم وارد ماجرا شده که تقریبا تمام تصمیمات و فعالیت‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ کجا برویم؟ چه بخوریم؟ مسافرت برویم یا نه و...  پس طبیعی است که بخشی از وقت والدین معطوف به كودك می شود و این یعنی کم شدن زمان ارتباط این دو نفر با هم. آن‌ها از هر حرکت و رفتار فرزندشان ذوق‌زده می‌شوند و توجه ویژه‌ای به او دارند و کمتر به عادات و نیازهای یکدیگر بها می‌دهند، البته باز هم نه از روی عمد. همین‌جاست که کم‌کم دلخوری‌ها آغاز می‌شود.
ممکن است همسرتان فکر کند  این‌که توجه‌ تان بیش از حد معطوف به بچه است و زندگی مشترک‌شان را از یاد برده‌اید.

در حقیقت بچه جریان عادی زندگی را که زن و مرد به آن عادت کرده‌اند به کلی به هم مي‌ريزد و زندگی نیاز به یک برنامه جدید پیدا می‌کند. والدین باید در کنار یکدیگر و به کمک یکدیگر این امر را هدایت کنند.
بهترین راهکار برای حل این تنش‌ها صحبت‌ کردن است. طرفین باید در کلام از یکدیگر دلجویی کنند. مثلا زن باید شرایط جسمانی‌اش را برای شوهرش توضیح دهد و در عوض از او بخواهد که در مراقبت از نوزاد او را کمک کند.سپس نیازهای شوهرتان را در ارتباط کلامی کشف کنید. این کار هم پدر را از مشکلات نگهداری از نوزاد آگاه می‌سازد و هم شما توجه بیشتری برای حفظ و بقای عشقتان انجام داده اید. 
در حقیقت بچه جریان عادی زندگی را که زن و مرد به آن عادت کرده‌اند به کلی به هم مي‌ريزد و زندگی نیاز به یک برنامه جدید پیدا می‌کند. والدین باید در کنار یکدیگر و به کمک یکدیگر این امر را هدایت و مدیریت کنند.

 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha