نقل مکان و بی انگیزگی در کارها

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 52 بازدید

با سلام و خسته نباشید.

خانمی سی ساله هستم که فرزند سه ماهه ای دارم.

حدود شش ماه است که بخاطر کار شوهرم به شهری نقل مکان کردیم که کسی رو اونجا نداریم و هیچکدوم اهل رفت و آمد با دوستان نیستیم( البته دوستی هم اینجا نداریم).

من که علارغم میل باطنی خودم مجبور شدم به این شهر بیام، بشدت از همسرم دلخور هستم و احساس میکنم به اندازه قبل دوستش ندارم و حوصله رسیدگی زیاد به بچم را هم ندارم و زود از دست هر دوتاشون خسته و عصبی میشم و حتی گاهی به طلاق فکر میکنم با اینکه مشکل خاصی جز همین دوری از شهر و دیار نداریم ولی از زندگی تو این شهر و منزل اجاره ای و تنهایی به شدت زده و ناراحت هستم و هیچ چیز خوشحالم نمیکنه.

شوهرمم تو بچه داریم خیلی دخالت میکنه و همش ایراد میگیره و باعث شده احساس کنم کلا آدم پوچ و بی ارزشی هستم که فقط کلفت خانه هستم.

این احساس من رو میکشه. به شدت دلتنگ سه سال اول ازدواجم هستم که خیلی خوشبخت بودم و شش ماه پیش انگاری همش نابود شد.

تو رو خدا کمکم کنید. من افسرده هستم؟

اطلاعات تکمیلی

سن 30 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام خانم محترم.
خیلی سخته زندگی در مکان و شرایطی که بهش علاقه ندارید.
آیا این جابجایی موقتی است یا دائمی؟ و چقدر از شهر خودتان فاصله داره؟ اگر فاصله نزدیک هست، سعی کنید رفت و آمد به شهر خودتان را حفظ کنید و ارتباط حضوری یا مجازی با خانواده و دوستان تون را ادامه دهید.
آیا با همسرتون گفتگو کردید در مورد اینکه چه چیز این شهر جدید و شرایط جدید، شما رو اذیت می کنه؟
​​آیا تصور میکنید همسرتون انتخاب دیگه ای بجز مهاجرت به این شهر داشته ولی به خواسته شما بها نداده؟
در مورد این مسائل با همسرتون گفتگو کنید.
توصیه میکنم کتاب «پیامها» از انتشارات ارجمند را مطالعه کنید.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha