سلام وقت بخير

من يک پسر بيست ماهه دارم كه از حدود هفت ماهگی كه ديگه شيرخودمو نخورد و شيرخشک ميخورد برای خواب شب به اتاق خودش بردمش و تنها ميخوابيد و من برای شير دادن يا گاها پستونک دادن تا صبح چند باری به اتاقش سر ميزدم

مرحله جداسازيش هم بدون هيچ گريه و بيقراری خاصی گذشت حتی سن اضطراب جدايی هم من با رعايت اصول پيش رفتم و اصلا اضطرابی نگرفت مثلا جاهای شلوغ پارک مهمونی و... بدون توجه به من ميره بازی ميكنه شيطنت ميكنه و شايد يكی دوبار سراغ من رو بگيره

ضمن اينكه من در طول روز تمام وقتمو ميذارم براش از نظر تماس بدنی و محبت كردن و ابراز احساس كاملا اشباع هست

منتها چند شبی هست در خوابش بيقراری ميكنه

مدام مامان مامان ميكنه و با تكون دادن سرش ميگه كه تكونم بده

مخصوصا اگر منزل مادربزرگ هاش باشيم و روی زمين بخوابه

بعدش كه بريم خونه خودمون باز همينه برنامه

تا صبح چند باری صدام ميكنه و من ميرم بالا سرش با اينكه خوابم هست و لزوما من رو نميبينه اما تختش رو ننو ميكنم ميخوابه

اگر منزل مامان بزرگها هم باشيم فاصله اين بيقراری ها خيلی كم ميشه

ضمن اينكه من هميشه در دسترسش هستم و اصلا از اين جهت در اضطراب نيست اما اين موضوع هم به لحاظ وابستگی نگرانم كرده هم بی خوابی خودم

در ضمن شير شبش هم به خواسته خودش كه ديگه نميخورد من رقيق كردمو قطع كردم و الان گاهی اصلا تقاضا نداره و گاهی يک بار اونم خيلی كم ميخوره

خواهشا كمكی كنين بهم

در طول روز هم وقتی خونه خودمون باشيم دوتايی خيلی بهم ميچسبه گاهی تلويزيون ميبينه و گاهی بازي ميكنه اما به ندرت يا در مدت زمان كم بقيه اش رو يا به پای من ميچسبه يا ميگه با من بيا يا با هم بازی ميكنيم يا هرجا من برم مياد

من پسرمو كارگاه مادر و كودک هم ميبرم تا دو ماه پيش اصلا كاری به من نداشت و تايم بازی انفرادی خيلی عالی با دوستاش بود اما تازگی همش ميچسبه به من

من واقعا هر چی فكر ميكنم ميبينم پسرم نبايد اضطراب جدايی داشته باشه چون من نه تا حالا پنهانی از كنارش رفتم نه بهش دروغ گفتم و عرض كردم دقيقا طبق اصولش پيش رفتم

اميدوارم كمكی بهم بكنين كه از اين نگرانی در بيام

يک دنيا تشكر

اطلاعات تکمیلی

سن ٢٨ شغل خانه دار
پاسخ مشاور

مشاور خانواده و کودک

دوست عزيز سلام
متشكرم از توضيحات كامل شما؛
اما نكته اي كه بايد دقت كنيد اضطراب جداشدن بهشي از مرحله رشد كودك است و نبايد انتظار داشته باشيم كلا كودكي غير وابسته باشد و معمولا تا ٢/٥ سالگي كم كم رفع ميشود و روشهايي كه شما تا به امروز اجرا كرديد مطمئنن موثر بوده است اما توصيه ميكنم حتما زمان پارك بردن و همچنين آب بازي او را در هفته بيشتر كنيد تا تخليه هيجاني شود و خواب آرامتري را تجربه نمايد و اين وابستگي را جزئي از مراحل رشدش در نظر بگيريد و با آرامش مسير خود را طي كنيد.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

بیقراری نوزاد

پاسخ سلام، احتمالا شیرخوار شما ریفلاکس معده دارد و درصورت شدید بودن علائم باید درمان دارویی برای بهبود ریفلاکس انجام شود.

بیقراری پسر پنج ماهه

پاسخ سلام. طبیعیه که شاید دچار افسردگی پس از زایمان شده باشید و تاب و توان و تحملتون رو در مقابل مسائل از دست دادید. پس سعی کنید که مجددا" شروع کنید و سعی کنید در گامهای کوچک و پیوسته به هم پیش برید. از کم...

بیقراری بدون تب در نوزاد ۱۱ ماهه

پاسخ با سلام و عرض ادب شرایط خواب خوب را فراهم کنید: غذای کمکی و شیرکافی که گرسنه نباشد، پوشک تمیز باشد، لباس مناسب پوشیده باشد، مکان خواب از نظردما و نور و... مناسب باشد. گاهی بیقراری می تواند مربوط به شر...

بیقراری و غیرقابل کنترل بودن پسر سه سال و 8ماهم

پاسخ سلام مادر عزیز در چهار سالگی، کودکان تازه شروع به کنترل امیال خود کرده‌اند اما بعضی از کودکان نسبت به دیگران زمان بیشتری برای یادگیری این مهارت‌ها لازم دارند، این کودکان بی‌نهایت پرخاش...