از بین رفتن علاقه نسبت به همسرم

سلام خانمی ۳۴ ساله هستم و ۷ ساله که ازدواج کردم. همسرم ۳۹ ساله هست.با عشق فراوان نسبت به هم ازدواج کردیم. خانواده هر دو طرف طرز برخورد خوبی نداشتن ولی ما همچنان عاشق بودیم. خانواده من همیشه همسرم و من رو نادیده میگرفتن و این ماجرا مثل یک غده در همسرم رشد میکرد .در حالی که چیزی نمیگفت چون شخصیت درونگرا دارد. سر زایمانم که با خواهرم همزمان شده بود.مادرم رفت اروپا پیش خواهرم. من مریض شدم در حالی که کسی کنارم نبود به همسرم زنگ زدم و گفتم از مادرش خواهش کنه کمکم کنه. چون همسرم هم کنارم نبود .طوری مریض بودم که با شکم ۸ ماهه حتی نمیتونستم رو پاهام وایسم و ولی خانواده شوهرم نه تنها کمکم نکردن بلکه باهام دعوا هم کردن.۴ شبانه روز گرسنه و تشنه مریض کنار دیوار بودم. همسرم از عصبانیت کاری برام نمیکرد و رفتارهای خیلی بدی انجام میداد و خانواده اش هم رفتارهای وحشتناکی کردن که حتی باعث میشد بچم بمیره. باعث میشدن همسرم نیاد بیمارستان و....با دروغهاشون. تا این که خدا رو شکر بچم سالم دنیا اومد .ولی دیگه مهری از همسرم در دلم نیست. بارها ازم عذرخواهی کرده. محبت میکنه بهم ولی هیچ فایده ای نداره .میدونم دلایل اصلیش خانوادش و رفتارهای نادرست خانواده خودم بود که باعث شد اون غده بترکه ولی کلا نسبت بهش سردم و رابطه جنسی هم نداریم.از داشتن رابطه باهاش متنفرم. چی کار کنم که بتونم دوباره بهش علاقه مند بشم. الان دخترم ۲ سال و ۴ ماهشه ولی هنوز نتونستم دوباره بهش علاقه مند بشم؟