2723

مشکلات و به هم خوردن آرامش زندگی مشترک

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 53 بازدید

با سلام و احترام

3 ماه میشه که ازدواج کردم و 3 ماه هم عقد بودم. دوران عقد خسته کننده ای داشتیم چون مجبور بودیم در فصل گرما در یک شهر غریب دنبال خونه بگردیم .تنهایی خیلی بهمون سخت گذشت.بخصوص به همسرم چون اون زمان شغل نداشتن و سال ها بود که هیچ کمک مالی از خانواده نمیگرفتن. (همسرم قصد ندارن ایران بمونن و ما هم به جای خرید جهزیه خونه خریدیم تا سرمایه ای برامون باشه) خلاصه 1 ماه مونده به ازدواج ایشون کاری رو پیدا کردن (در همون شهر غریب) و مجبور بودن در خونه ای بدون امکانات و با جیب خالی بمونن.خلاصه دو روز مونده به مراسم ایشون اومدن شهر من... اما خیلی خسته و افسرده بودن و اصلا حوصله هیچی رو نداشتن؟ (طوری که همه فامیل فکر میکردن دوماد از ازدواج پشیمونه).بعد مراسم راهی شهر غریب شدیم. در ماه اول کمی بحث داشتیم. ایشون خیلی زود عصبانی میشد بلند صحبت میکرد (مثلا میگفت تو این 3 ماه منو از هدفم و زبان دور کردی و حتی 1 بار گفت اگر تا عید من نتونم اپلای کنم راهمون از هم جدا میشه ... منم وقتی این حرفو شنیدم خیلی ناراحت شدم و گریه کردم ولی خودش اومد دلجویی کرد و گفت که تو عصبانیت این حرفو زده).البته من آدم آرومی هستم و اکثر مواقع تو بحث ها سکوت میکردم یا بعد مدتی چیزی میگفتم. بعد اون یک ماه اول رابطمون خیلی خوب شد (به مدت دو ماه) من خیلی خوشحال بودم و سعی میکردم محیط خونه رو براش آرامش بخش کنم. تا اینکه چند  روز پیش خانواده من به شهر ما اومدن و ما رفتیم ترمینال که بیاریمشون.تو راه برگشت یک ماشین با سرعت زیاد به ما زد و ما به سمت گاردریل منحرف شدیم. پدرم مصدوم شد(خدا رو شکر خطر جدی نبود)مادرم هم مصدومیت جزیی داشتن ولی ماشین وحشتناک آسیب دیده و بدتر اینکه راننده مقصر متواری شد. از اون روز رفتار همسرم خیلی بد شده. اصلا به من نگاه نمیکنه و فقط جواب سوالاتم رو میده. شب دوست نداره پیشم بخوابه و وقتی میره سراغ کارش تو اتاق در رو میبنده (با اینکه قبلا منو صدا میکرد تا کنارش باشم) خیلی ناراحتم نمیدونم این شرایط رو چطور مدیریت کنم و دوباره به اون دو ماه قبل برگردیم.(اینم بگم خدمتتون که همسرم به سختی ماشین رو خریده بود و کاملا حق داره ناراحت باشه ولی منم از اون بیشتر ناراحتم و بهشم گفتم...من که نمیخواستم چنین چیزی پیش بیاد)میشه منو راهنمایی کنید؟

اطلاعات تکمیلی

سن 32 جنسیت زن شغل مدرس وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز

چند مشکل و فشار پشت هم ایشون رو سردرگم و تحت فشار قرار داده و چون بلد نیستند چطور از سلامت روان شون مواظبت کنند به مشکل برخورده اید.

قدم اول: شما رفتارتان را تغییر بدهید

انتقاد نکنید

به جای اینکه به‌صورت کلامی از همسرتان انتقاد کنید، یعنی مستقیم به او بگویید از چه چیزی خوش‌تان نمی‌آید؛ نظرتان را با واکنش‌هایتان بیان کنید، به او نشان بدهید رفتارش چه حسی را به شما القا می‌کند، نگرانی، شرمساری، بی‌توجهی و غیره. یافتن دلیل ناراحتی‌تان را به همسرتان بسپارید، او نیز احتمالا احساس شما را درک می‌کند. در بیشتر مواقع وقتی کسی بداند دقیقا چرا رفتارش مشکل دارد، واکنش ملایم‌تری نشان می‌دهد.

بسیار مهم است که واکنش‌تان را با احترام ابراز کنید، پیش از هر بار ابراز احساسات، مهارت بخشندگی را تمرین کنید تا لحن‌تان با طعنه و عصبانیت همراه نباشد.

پیش از هر اقدامی بهتر است یک قدم به عقب بازگردید و از خودتان بپرسید چه توقعی دارید؟ همسرتان نیز مانند هر انسان دیگری، بی‌نقص نیست؛ اما ویژگی‌های مثبت فراوانی دارد که باعث می‌شود او را بی‌قیدوشرط بپذیرید، سر مسائل کوچکی که آزارتان می‌دهند، لجبازی نکنید.

وقتی انتقادی به ذهن‌تان می‌رسد، آن فکر را متوقف کنید، و به این فکر کنید که همسرتان را با همه‌ی خوبی‌ها و بدی‌هایش بپذیرید.

ویژگی‌های مثبت همسرتان را دریابید

به‌منظور اینکه آسان‌تر از نکوهش همسرتان دست‌ بکشید، باید ویژگی‌های مثبت او را به خودتان یادآوری کنید. مثبت‌اندیشی‌تان را تقویت کنید؛ هرگاه یکی از ویژگی‌های منفی همسرتان به ذهن‌تان رسید، آن را با ویژگی‌های قابل‌ تحسین او جایگزین کنید و برای تلاش‌تان به خودتان جایزه بدهید. ثابت شده است که «جایزه‌دادن» به ما کمک می‌کند عادت‌هایی جدید در خودمان ایجاد کنیم و آنها را حفظ کنیم.

با چیزهای کوچکی مانند، تنقلات مورد علاقه‌تان، تماشای یک قسمت از برنامه‌ی محبوبتان، یا حتی استراحتی کوتاه میان یک فعالیت خسته‌کننده، به خودتان جایزه بدهید

محبت کنید

محبت‌ فیزیکی یکی از واضح‌ترین روش‌های ابراز علاقه و توجه است. تحقیقات نشان داده‌ است حتی هنگامی که معلمی به نشانه‌ی حمایت، ضربه‌ای به پشت دانش‌آموزش می‌زند، دانش‌آموز دو برابر معمول برای انجام فعالیت‌های کلاسی‌اش اشتیاق نشان می‌دهد. پیامی محبت‌آمیز از جانب کسی که دوستش دارید، می‌تواند از افسردگی بکاهد و حتی دردها را تسکین بدهد. محبت فیزیکی و کلامی، رابطه‌ای ایجاد می‌کند که گفت‌وگو نمی‌تواند ایجاد کند؛ به این ترتیب محبت می‌تواند ازدواج‌تان را حفظ کند.

تماس‌های فیزیکی کوچک برقرار کنید. مثلا وقتی همسرتان کاری را به‌خوبی انجام می‌دهد، ضربه‌ای به شانه‌اش بزنید، پیشانیش را ببوسید یا انگشتانش را نوازش کنید.

تمجیدهای کوچک هم بسیار محبت‌آمیز هستند. مثلا به همسرتان بگویید شام خوبی درست کرده‌ است؛ یا به شوهرتان بگویید با کاری که انجام داده، چقدر شما را خوشحال‌ کرده‌ است.

به او توجه کنید

برای بهادادن به همسرتان گاهی لازم است فقط به او توجه کنید. اگر شما یا همسرتان هنگام شنیدن صحبت‌های شخص مقابل، تلویزیون تماشا می‌کنید، در و دیوار را نگاه می‌کنید، پیام‌هایتان را چک می‌کنید و یا با هر چیز دیگری حواس‌تان را پرت می‌کنید، در واقع به او توجه نمی‌کنید. به جای این کار وقتی همسرتان با شما صحبت می‌کند، به چشم‌هایش نگاه کنید.

وقتی همسرتان مسئله‌ای را با شما در میان می‌گذارد، روی صحبت‌های او تمرکز کنید.

وقتی از شما تعریف یا حمایت می‌کند، از او تشکر کنید تا نشان بدهید که حرفش را شنیده‌اید.

گاهی به او هدیه بدهید.

حرف‌هایش را گوش کنید


توجه کردن، همان خوب گوش کردن است. گوش کردن یعنی منتظر بمانید صحبت‌های مخاطب‌تان تمام شود، سپس واکنش نشان بدهید. واکنش‌تان نباید لزوما تلاشی برای حل مشکل باشد؛ با تعریف کردن تجربه‌ی مشابهی که داشته‌اید، در گفت‌وگو مشارکت کنید.

هنگامی که همسرتان صحبت می‌کند با او ارتباط چشمی برقرار کنید، یا از او بخواهید هنگامی که صحبت می‌کنید با شما ارتباط چشمی برقرار کند.

علایق و ویژگی‌های جدید همسرتان را کشف کنید

اگر مدت زیادی است که ازدواج کرده‌اید، در طول این سال‌ها هردوی شما تغییر کرده‌اید، مخصوصا اگر بچه هم داشته‌ باشید. کمی وقت بگذارید تا دوباره همدیگر را بشناسید. از همسرتان بپرسید چه چیزهایی را دوست دارد و چه چیزهایی را دوست ندارد. اگر نمی‌داند چه چیزهایی دوست دارد، پیشنهاد کنید با هم به جایی مثل رستوران بروید تا علایقش را کشف کند.

سعی کنید در خانه یا خارج از خانه، چیزهایی را که دوست دارد، به‌عنوان هدیه برایش فراهم کنید.

مهربان باشید

سعی کنید با هم مهربان باشید. یعنی رفتارهای بد همسرتان را به رخ نکشید و مدام به او یادآوری نکنید که چقدر از دستش عصبانی هستید. می‌توانید فهرستی از رفتارهایی را که آزارتان می‌دهد تهیه کنید و واکنشی را که معمولا به آنها نشان می‌دهید، بنویسید. ۱۰ نمونه از آن رفتارها را انتخاب کنید و سعی کنید هر بار که همسرتان آنها را تکرار کرد، واکنش متفاوتی نشان بدهید.

همچنین می‌توانید با کمک کردن به همسرتان محبت‌تان را نشان بدهید، مثلا برایش آشپزی کنید، در پروژه‌هایش به او کمک کنید، یا با چیزهایی که می‌دانید دوست دارد، غافلگیرش کنید.

سعی کنید خشن و گستاخ نباشید. ویژگی‌های منفی را از خودتان دور کنید.

نیازهایتان را بیان کنید

اگر بدون اینکه چیزی به همسرتان بگویید، رفتارتان تغییر کند؛ خواسته‌هایتان روی هم تلنبار می‌شوند، بدون اینکه همسرتان اطلاعی از آنها یا دلیل تغییر رفتارتان داشته‌ باشد. به او بگویید دوست دارید چه چیزهایی را تغییر بدهید، و به‌عنوان یک همسر چه نیازهایی دارید.

اگر معمولا خواسته‌هایتان را نادیده می‌گیرید و خواسته‌های همسرتان را در اولویت قرار می‌دهید؛ عادت‌تان را تغییر بدهید و آنچه را که می‌خواهید، بیان کنید.

قدم دوم: برخی کارها را با هم انجام دهید

مانند روزهای اول آشنایی‌تان رفتار کنید

ممکن است لازم باشد یک قرار هفتگی ثابت تعیین کنید تا مشغله‌های زندگی روزمره، باعث نشوند بیرون رفتن با همسرتان را از قلم بیندازید.

با هم کارهای جدید انجام بدهید

در قرارهایی که با هم می‌گذارید، کارهای جدید انجام بدهید. جاهایی بروید که هیچ‌کدام‌تان تا به حال نرفته‌اید، مخصوصا جایی که یکی از شما همیشه مایل بوده‌ است، بروید. فعالیت‌های جدیدی را در شهر برای خودتان ترتیب دهید. برنامه‌های رمانتیک ترتیب بدهید و عشق‌ و احساس‌تان را پرورش بدهید.

می‌توانید با انجام فعالیت تازه‌ای که همسرتان همیشه مایل به تجربه‌اش بوده‌ است، غافلگیرش کنید.

 در مورد خاطرات‌تان با هم صحبت کنید

به دوران نامزدی‌تان فکر کنید، زمانی که انتقادی از هم نداشتید و بی‌قیدوشرط یکدیگر را پذیرفته بودید. درباره‌ی اولین قرارتان، قرارهای مورد علاقه‌تان و روز عروسی‌تان با هم صحبت کنید. در مورد زمانی که دست در دست هم، کارهای مفرح انجام می‌دادید، فکر کنید. بیان احساسی که در آن لحظات داشتید، می‌تواند آن احساسات را بازگرداند.

فعالیت‌هایی را که مدت‌هاست با هم انجام نداد‌ه‌اید، انجام بدهید

وقتی به روزهای اول آشنایی‌تان فکر می‌کنید، ممکن است کارهایی را به خاطر آورید که با همسرتان انجام می‌دادید، اما مشغله‌های زندگی باعث شدند از آنها دست بکشید. اولین قرارتان را صحنه‌سازی کنید، یا به ملاقات دوستان قدیمی‌تان بروید که مدت‌ زیادی است ملاقات‌شان نکرده‌اید.

انجام دادن کارهایی که وقتی عاشق همسرتان بودید، انجام می‌دادید، احساس‌تان را به شما یادآوری می‌کند و کمک می‌کند دوباره آن عشق را حس کنید.

قدم سوم: بخشندگی را تمرین کنید

چیزهایی را که عصبانی‌تان می‌کنند، بنویسید

ممکن است عشق به همسرتان را به دنبال اشتباهی که از او سر زده و شما را عمیقا عصبانی کرده‌ است، از دست داده باشید. با وجود چنین عصبانیتی، تنها راه برای دوباره دوست داشتن همسرتان، بخشیدن اوست. با نوشتن اشتباهی که او مرتکب شده و شما را عصبانی کرده‌ است، آغاز کنید.

چیزی که شما را عصبانی کرده‌ است ممکن است یک اشتباه بزرگ مانند اهانت یا مجموعه‌ای از اشتباهات کوچک مانند نادیده گرفتن‌ شما، دروغ گفتن به شما و غیره باشد.

نوشتن آنها به شما کمک می‌کند افکارتان را ببینید و سازمان‌‌دهی کنید، به این ترتیب می‌توانید آنها را از ذهن‌تان بیرون کنید.

دردهایتان را بنویسید

چیزی که شما را عصبانی کرده‌ است، ممکن است به شما لطمه هم زده باشد. اما گاهی ممکن است بدون اینکه عصبانی شوید، آسیب ببینید. فهرست دیگری از کارهایی را که همسرتان انجام داده (یا انجام نداده) و به وسیله‌ی آن، به شما لطمه زده‌ است، بنویسید. اگر هنگام فکر کردن به عملی، واکنش‌های احساسی نشان می‌دهید، یعنی آن عمل به شما لطمه زده‌ است.

در اینجا هم آن عمل ممکن است یک اشتباه بزرگ مانند اهانت به شما، یا اشتباهاتی کوچک مانند فراموش کردن سالگرد ازدواج یا تولد، کمک نکردن در کارهای خانه و غیره باشد.

ببخشید

حالا که ناراحتی‌هایتان را نوشته‌اید، زمان مناسبی است که با بخشیدن همسرتان، عصبانیت، ناراحتی و دردهایتان را فراموش کنید. این بخش معمولا یک روند طولانی است، و احتمالا با ابراز احساسات فراوانی همراه است، بنابراین ممکن است لازم باشد از یک فرد قابل اعتماد، یا یک مشاور خانواده، برای مواجه‌شدن با مشکلات‌تان کمک بگیرید.

ممکن است به دلایل زیادی، بخشیدن برای‌تان سخت باشد. بررسی آن دلایل به شما کمک می‌کند که عصبانیت را کنار بگذارید.

از همسرتان بخواهید او هم دلخوری‌هایش را بنویسد

شاید همسرتان هم مانند خودتان، احساسات منفی بسیاری نسبت به شما داشته باشد. از همسرتان بخواهید کارهایی را که شما انجام داده‌اید و او را عصبانی کرده یا به او لطمه زده‌ است، بنویسد. در این لحظه نباید از او بخواهید شما را ببخشد، فقط بخواهید به مسائلی که پس از ازدواج‌تان به او صدمه زده‌است، فکر کند.

معذرت‌خواهی کنید

بابت اشتباهاتی که همسرتان را آزرده‌ است، ابراز پشیمانی کنید و از او بخواهید شما را ببخشد. پشیمانی یعنی قصد دارید رفتارتان را اصلاح کنید؛ پس موافق هستید که باید از انجام کارهایی که همسرتان را عصبانی کرده‌ و به او لطمه زده‌ است، دست بردارید.

نه شما و نه همسرتان، نمی‌توانید یک شبه عادت‌های چندساله‌تان را کنار بگذارید. هردوی شما باید در طول این فرایند نسبت به یکدیگر بخشنده باشید. اگر این نوشته را با دقت خوانده باشید حتما یاد گرفته‌اید که چگونه به همسر خود محبت کنید.

امیدوارم بحران زندگی تان بزودی فرکش کند
صبوری کنید🌹🌹🌹

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

چطور با ارامش و بدون استرس میشه اقدام کرد برای بارداری

پاسخ با سلام انجام تمرینات مدیتیشن و برخی حرکات یوگا به آرامش و کاهش استرس مادران کمک خواهد کرد.

استرس و اضطراب شدید دارم ،و فشار خون .ارامش ندارم

پاسخ اونقدر اضطراب و استرس دارید که طبیعی هست که بارها و بارها در این آزمون موفق نشوید تنها راه حل آرامش شماست تا زمانی که به ثبات و آرامش نرسیدید سمت این آزمون نروید شما قرار است یک راننده خوب بشوید و ران...

ارامش جنین در بارداری و شغل پر استرس

پاسخ سعی کنید تا حد ممکن از استرس دوری کنید و خودتان و رفتارتان عامل ایجاد دعوا و استرس نباشید .

درسته عزیزم .. امیدوارم خدا خودش بهم آرامش بده. ممنونم از اینکه وقت گذاشتین..خسته نباشین

پاسخ دوست عزیز هر وقت احساس کردی نیاز به دردو دل ردن داری ویه گوش شنوا میخوای میتونی مسائلت رو با ما مطرح کنی خوشحال میشیم بتونیم کمکت کنیم