اختلاف داماد با مادرزن

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 1791 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام و خسته نباشد.

من 28سالمه و همسرم 34 سالشه، الان 1 سال و 3 ماه است ازدواج کردیم.

روابط من و همسرم خوبه،ولی با خانودم مشکل داره،تو دوران عقد خانوادش، خانوده من را بیرون دعوت کرده بودند، اونجا خالش به شوخی حرف زن گرفتن شد،اینم گفت خوبه چند تا زن بگیریم که مامانم جوابش رو داد، از اونجا با من مشکل پیدا کرد و بهش گیر میداد و تا مدتی باهاش صحبت نمیکرد و علنا ناراحتیش رو بروز میداد،دیگه مامانم تصمیم گرفت مثل قبلا باهاش برخورد نکنه و فاصله رو رعایت کنه. بازم تو این مدت چند بار به چیزای دیگه ای هم گیر میداد،تا چند وقت پیش خواهرم بهش تیکه انداخت و اون او نموقع بهم نگفت ناراحت شده،خواهرم باهام تماس گرفت که اگه ناراحت شده بهش زنگ بزنم،منم فکر نمیکردم ناراحت شده باشه گفتم نمیخواد،بعد از چند روز اومد و گفت برخورد خواهرت درست نبود،منم اول گفتم مهم نیست دیدم اصرار داره گفتم بهم زنگ زد عذرخواهی کنه چون تو چیزی نگفتی فکر نمیکردم مهم باشه،بعد از اون خواهرم هر چی میگفت این می اومد تو خونه بهم غر میزد،به مامانم گفتم به خواهرم بگه دیگه باهاش شوخی نکنه و اونم جدیدا حرفی نمیزنه و فقط در حد سلام و احوالپرسی.یک مدتم هست میریم خونه مامانم مثل گذشته نیست و همش سرش تو گوشیشه،من هر دفعه طرفداری خانوادم رو میگرفتم اونم میگه تو خانوادت واست مهم تره،آخه نمیخوام هر دفعه به یکیشون گیر بده،یک دفعه به بابام گیر میده چرا کارای اینترنتیش رو من انجام میدم،تازه درمورد شوهرخواهرمم میگه اون بی عرضست که خواهرت هر طور میخواد باهاش صحبت میکنه،نمیدونم چیکار کنم انقدر بهشون گیر نده،داداشای خودش هر کاری انجام بدن و هر چی بگن میگه اشکال نداره ما از بچگی با هم همینطوریم،اگه بگم خواهرم به فکرمه میگه الکیه اون زیاد بهت زنگ نمیزنه،چرا هر روز به مادرت زنگ میزنه به تو نمیزنه،کلا باهاشون مشکل داره

2- جدیدا واسه خرید کادو تولد و سوغاتی هم مشکل داره،میگه حتما باید جشنی باشه تا کادو بگیرم،سوغاتیم هر دفعه نمیشه،میگم عزیزم اونا (خانوادم،مادر و خواهرم) هر دفعه اونا سوغاتی میگیرن میگه من انتظاری ندارم اونا هم نیارن حتی واسه کادو هم همینو میگه (روز مادر و پدر هم میگه لازم نیست چیزی بخری)،واسه خانواده خودش اول نمیگرفت ولی اگه من اصرار کنم میگیره،اما خانواده خودم که با مامانم مشکل داره و با دعوا خرید میکردم،که جديدا کوتاه نمیاد و نمیزاره

ما و خانوادش تو یک مجتمع زندگی میکنیم و خانوادش خیلی خوبن، چند وقت پیش خواستم بترسونمش ،بابام میخواست بیاد خونمون،الکی اومدم بهش گفتم به بابام میگم باهات مشکل دارم و میرم خونمون،که داغ کرد و هر چی میتونست بهم میگفت،متاسفانه موقع عصبانيت درباره خانوادم هر چیزی میتونه بهشون میگه و فحش های حسابی زشتی به خانوادم میده،پدرش سر و صدا رو شنید و اومد طرف من رو گرفت،مادرش هم طرف من بود،باباش یک مدت باهاش قهر بود

در نهایت شب اومد و گفت آبروم رو جلو خانوادم بردی،مامانش بهم گفت بهش بگم به حساب شخصی خودم پول بریزه که هر جور بخوام خرجش کنم،اولش مقاومت کرد و میگفت میخوای من رو دور بزنی تا هر دفعه بری واسه هر کسی میخوای کادو بگیری،ولی بعد از اون دعوا به حسابم پول ریخت اما رفتیم مغازه کارتش رو نياورد و از کارت من کشید و من اونجا بهش گفتم برو کارت رو از ماشین بیار محلم نداشت و از مغازه بیرون رفت و من با خانوادم رفته بودم ،اونا هم متوجه شدن و خیلی خجالت کشیدم،بعد که بهش گفتم عصبانی شد و گفت خواستم باهات شوخی کنم، پولت تمام شد به حسابت میریختم

3-اگه خانوادم مسافرت با جایی برن حاضر نیست باهاشون تماس بگیره و احوال بپرسه اگه به زور زنگ بزنه فقط به بابام زنگ میزنه،هر وقتم از خونمون کسی زنگ بزنه جواب نمیده و میگه با تو کار دارن،جایی اگه من نتونم جواب بدم جواب تلفن خواهرم و مامانم رو نمیده،چند بار مامانم رو گوشیش زنگ زد گوشیش رو میداد به من جواب بدم،مامانمم دید این اینطوریه دیگه بهش زنگ نمیزنه،ولی اگه خانواده خودش جایی برن با داداش دائم بهشون زنگ بزنه و احوالشون رو میپرسه و من خودم به خانوادش زنگ میزنم،اون میگه تو خودت دوست داری،اگه نمیخوای زنگ نزن

ممنون میشم کمکم کنید که چه طور باهاش رفتار کنم؟

اطلاعات تکمیلی

سن 28 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور ازدواج

دوست عزیز سلام
به نظر میرسه از تمرکز روی رابطه ی خودتون دور شدید و متمرکز به رابطه ی خانواده ها شدین و توصیه ی من خروج از این راه هستش.
همه ی افراد نقاط قوت و ضعف دارن و احساسی فکر کردن سبب میشه که فقط نقاط ضعف اونها دیده بشه بنابراین با آگاهی از تکرار این الگو جلوگیری کنید.
حمایت زیاد از خانواده و درگیر شدن در این مسایل رابطه ی شما رو دچار آسیب و صدمه میکنه بنابراین مراقب باشید و از گله و شکایت یا مقصر جلوه دادن همدیگه خودداری کنید. درگیری با خانواده ی خود یا همسر میتونه تنشی ایجاد کنه که رابطه ی زوج رو تحت تاثیر قرار بده پس لازمه این روابط رو مدیریت کنید و با همسرتون مرزبندی های لازم رو برای ارتباط با خانواده و دیگر افراد ایجاد کنید.
در زمان مناسب با همسرتون در مورد مشکلات ایجاد شده و انتظاراتی که از همدیگه دارید به صورت شفاف صحبت کنید و ببینید ریشه ی ایجاد این مشکلات همسرتون با حانوادتون چی هستش. گاهی اوقات اختلاف بین همسران خود موضوع اصلی نیست بلکه سومدیریت و پس لرزه های اون موضوع سبب ایجاد شکاف در رابطه میشه.
توصیه ی من برای بررسی همه جانبه ی مشکلتون مراجعه به زوج درمانگر هستش.
شاد و پیروز باشید. 
 

تجربه شما

login captcha

در ضمن مدرک تحصیلی من ارشد نرم افزار و همسرم لیسانس کامپیوتر و کارمند هست،و الان 8 ماه که باردارم

پرسش ها و پاسخ های مشابه

اختلاف مادرزن و داماد

پاسخ با سلام اينكه در گفته هايتان عنوان كرديد كه شوهرتان در برابر مادرتان سكوت كرده اند و بی احترامي نكرده اند يک ويژگی و رفتار مثبت بوده است نگذاريد حرف های مادرتان روی شما اثر بگذارد .بهترين كار را كرده ...

اختلاف بین مادرزن و داماد

پاسخ سلام دوست عزیزم یادداشت شما رو خوندم و درک می‌کنم اینکه شما علیرغم تلاش‌هاتون نمی‌تونید مسائل بین همسر و مادرتون رو حل و فصل کنید، چقدر می‌تونه براتون ناخوشایند باشه. خصوصا که به نظر می‌رسه به خاطر ه...

رابطه مادرزن و دخترش

پاسخ با سلام خدمت شما کاربر گرامی این موضوع میتواند بخاطر وابستگی بین مادرو دختر باشد که ساعت ها باهم سر مسائل مختلف صحبت میکنند اگر رفتادر مادر همسرتان جنبه دخالت ندارد و شمارا در زندگی مشترک دچار مشکل خ...

درگیری لفظی مادرزن و داماد

پاسخ با سلام بهترين راه صحبت كردن جدی و مستقيم با همسرتان است .بهتر است همه قواعد و دلايل زندگی مشتركتان را با هم بررسی كنيد و بدانيم اين اصل كه زندگی نيازمند آرامش روانی و به دور از رفتارهای آسيب زننده ا...