زندگی با خواهرشوهر و دغدغه های آن

فکر کن خواهر خودته

ولی چون بارداری درکت میکنم که تمام روحیه ات بهم ریخته

اگه با حضورش تو خونت مخالفت کنی ممکنه شوهرت خیلی ازت ناراحت بشه هرچی نباشه اونم خواهرشه

بنظرم از حضورش کمال استفاده رو کن

یعنی کارها رو تقسیم کن بهش مسئولیت بده جلوی همسرت هم بخواه که نتونه نه بیاره

اگه راضی بود کمک میکرد که واست شرایطت خیییلی خوبه

اگر هم ناراضی بود خودش دمشو میذاره رو کولش و در میره

سلام به نظر من یکم صبر کن چون شوهرتم باید انقد پررو باشه که برگرده بگه نیا خونه ما یا بگه راحت نیستیم هرکسی نمیتونه این حرفو بگه 

اینم بگم درسته راحتیت از دستت رفته ولی اگه اذیتت نمیکنه و حرفای نیش دار نمیزنه بگو بخاطره خدا اصلا فکر کن یک بنده خدایی هست که هیچی نداره اوردی نگه میداری با این تفاوت که شوهرت هیچ حسی به غیره خواهری نداره

خداصبرت بده. منم 6 ماه با خواهرشوهرم زندگی کردم.

جنگ اول بهتر از صلح آخر اگه میتونی برای خدا تحمل کن.

اگه واقعا شرایطش برات سخته بازبون خوش به شوهرت بگو از طرف خودش به خانوادش بگه که ما راحت نیستیم و انقد بهش محبت کن تا شوهرت به طرفت بیاد.با بداخلاقی بدتر میشه خواهرشوهرت چند سالشه؟

سلام خانومی من 3 سال با خواهرشوهرم زندگی كردم. واقعا سخته و دركت ميكنم. من اصلا نميتونستم به شوهرم بگم نياد چون تو شهرستان ما از اين كارا زياد ميكنند. اما سال آخر كه واقعا برام عذاب آور شده بود به همسرم گفتم بريم براش واحد جدا رهن كنيم اما در يک ساختمون كه خيلی هم دنبالش گشتيم پيدا نكرديم در نهايت از شانس خوب من خواهر خودش اومد تهران و با هم ديگه خونه گرفتند. به نظرم اين پيشنهاد و بده برای واحد جدا.

خب بزار کار کنه بنده خدا، گناه داره چیکارش داری😄

به نظر من شوهرتون حق داره که بخواد خواهرشو نگه داره، چون‌ به هر حال خواهرشه. ولی شما هم حق داری دوست داری حریم خصوصی خودتو داشته باشی . روند زندگیت به هم میخوره و واقعا سخته. 

یه مقدار صبر کن شاید کار پیدا نکرد برگشت شهرشون