دعوا با خواهرشوهر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 263 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام

خواهرشوهرم سر این که میرم خونه مامانم چند روز میمونم هرچی از دهنشون اومد به خانواده من گفتن فحش های آن چنانی که میگفتن عزای برادرهات. خلاصه منم میگفتم هرچی از دهنم اومد شوهرمم هم پشت من بود حالا کمکم کنید چطوری این خاطره رو به فراموشی بسپاریم خیلی اذیت میشم قطع رابطه هم کردم؟

اطلاعات تکمیلی

سن 23 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزيز...شما بايد حستون رو نسبت به خواهر شوهرتون خوب كنيد و اينكار با توجه نكردن به بديهاش و تمركز روی خوبيهای ايشون هست ..  احتمالا خواهر شوهر شما روزهای خوبی رو هم با شما داشته... بهتره همش به اون ساعتها و روزای قشنگ بينتون و خوبيهای ايشون فكر كنيد تا حستون نسبت به ايشون خوب بشه

تجربه شما

login captcha

من متوجه منظور مشاوران این سایت نمیشم😐 ازدواج یعنی استقلال. چرا یک نفر بیاد تو زندگی ما دخالت کنه و فحشم بده بعد ما فراموش کنیم و خوبیاشونو به خاطر بسپاریم؟احترام متقابله. من و شوهرم یه ماشین خریدیم به نام من. خواهرشوهرم سر اینکه چرا ماشینو به نام من زدیم کلی دعوا راه انداخت و سر اینکه چرا من میرم خونه دوستام و رفیق بازم. از اونجایی که من و شوهرم با هم هیچ مشکلی نداریم باهاش قطع رابطه کردیم. چون دخالت رو اون کرده بود. و هیچ کدوم از موضوع دعواهاش با ما به اون ربطی نداشت. خانواده خودمم همینطور. اگه مادرم درمورد  شغل شوهرم نظر بده خیلی راحت میگم به تو مربوط نیست. بنظرم وقتشه که تو ایران جا بیفته ما با یک نفر ازدواج میکنیم نه با یک طایفه. موظفیم اون یک نفر رو راضی نگه داریم. فضولی و دلسوزی های بی جا هم نخواستیم. از طرف مادر پدر خودمون یا همسرمون. فرقیم نداره.