طلاق و ناسازگاری با همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 368 بازدید

سلام. خسته نباشید لطفا جواب سوالمو بدید 31 سالمه. دو بار ازدواج کردم بار اول 17 سالم بود و انتخاب مادرم و پسرخالم بود مشکل خیلی بود خیانت ،اعتیاد، سو ظن، کتک کاری  و خرجی نمیداد. هرچی تحمل کردم بدتر شد. مامانم برای جلوگیری از آبرو ریزی در فامیل پنهون میکرد سال 89 جدا شدم، عید امسال ازدواج کردم این مدت مامانم همش گیر میداد واسه ازدواج منم میترسیدم دانشگاه و بهونه کردم. پارسال تموم شد دیگه گفتم باشه یک سال هرکی اومد یک مشکلی داشت. اشتباه کردم سر شوهرم کوتاه اومدم بدون تحقیق. حتی یکبار شهرشو ندیدم. به مادرم گفتم بریم تحقیق نیومد گفت دختر 14 ساله که نیستی. دو ماه تلگرامی با شوهرم آشنا بودیم اونم ازدواج قبلی داشت عروسی کرده بود ولی همش با حرفهای الکی گذشت. بعد عقد رفتم شهرشون خیلی پشیمون شدم. چون قراربود شهر اونا زندگی کنم خیلی کوچیکه حتی اتوبوس نداره من مشهدی هستم خیلی سختم بود دیدم خانوادشم جز مادرش میگن بریم مشهد. الان که اومدیم فهمیدم واسه راحتیشون در مسافرتهاشون بود این مساله. علنی دختر عموش بهم گفت میایم مشهد هتل فلانی اسم شوهرمو گفت و فامیلش خیلی پرجمعیت هستن .همون دخترعموش7-8 تا خواهرن که هر کدوم چند تا بچه دارن. جاریم هم 5 تا خواهرن. و اینکه من در روابط اجتماعیم ساده لوح و مضطربم. چند بار جاری کوچکترم بهم تیکه انداخته با خنده. هیچی نگفتم ولی خودخوری کردم به شوهرم گفتم گفت غیبت نکن به خواهرام گفتم گفتن نادیده بگیرم ولی تمومی نداره حتی یک شام منو دعوت نکرد الان میدونم با خواهرهاش بدون برادرشوهرم اومده مشهد و غیرمستقیم انتظار دعوت و شام و اینا دارن. الان متوجه شدم یک زن فقط باید با همشهری خودش ازدواج کنه یا با یک شهر بزرگتر که بره اونجا تا حداقل از امکانات بیشتر استفاده کنه و فامیل شوهرشم همش نیان و شب بمونن بخصوص که مشهد زیارتی و در عزاداری و مولودی همیشه زائر داره. و مشکل اصلی ترم خود شوهرمه برخلاف شوهر اولم که خیلی کمک میکرد و زرنگ بود خیلی آهسته و شل و وارفته است. سراغ یک شغل رفته همش ضرره میگم نرو ادامه میده بعد یک ماه برمیگردیم سرخونه اولمون. خلاصه بگم شوهرم کل کلی، تیکه انداز، بی خیال و شدیدا بی تجربه است. مثلا الان ماشین لباسشوییم تعمیرگاه چون ترازش نکرده بود انتقاد پذیر نیست فقط تا ساکت میشم شروع به جواب میکنه ازم سه سال بزرگتره ارشد داره ولی انگار نه انگار مشکل جسمی هم هست. پاهاش به وضوح پرانتزی هست و دست وپاهای کوتاهی نسبت به بالا تنه داره که من در دو بار دیدار قبل عقد خوب نگاهش نکردم. الانم مادرم اصرار شدید به بارداریم داشت مجبور شدم الکی بگم هستم که پولی که  واسه مخارجمون میده و بگیرم اجاره خونه بدم. اگ جدا شم مامانم اذیتم میکنه که چرا آبروشو بردم. ولی خسته شدم و میخوام جدا بشم و مستقل بشم. لطفا راهنماییم کنین من خودم متاهلی و فرزند خیلی دوست دارم. ممنونم از راهنماییتون

اطلاعات تکمیلی

سن 31 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست گرامی
با توجه به تعاریفی که داشتی نیازمند خودمراقبتی و چند مهارت هستی تا بتونی به قولی گلیم خودت رو از آب بیرون بکشی 
ابتدا نیازمند این هستی خودآگاهی رو در خودت بالا ببری چون وقتی خودآگاهی و شناخت از خودمون پایین باشه خودمون رو به شرایط پیرامونی می سپاریم و متغییر و شکننده می شویم 
در مرحله بعد نیازمند مهارت جرات ورزی و قاطعیت هستی تا بتونی از مرزهای رابطه و زندگی خودت بدون پرخاش و انفعال مراقبت و نگهداری کنی 
به شما توصیه می کنم به کمک یک مشاور این مهارت ها رو فرا بگیری
آرامش گمشده همه ما انسانهایت براتون ارزوی آرامش دارم

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

ناسازگاری با مادرشوهر

پاسخ سلام همراه عزيز ✋🏻ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديد از نوشته های شما مشخص است كه رابطه خوبی با همسرتان داريد و همديگر را دوست داريد .بنابراين اجازه ندهيد كه مشكلات خانواده بر روابط شما تاثير بگذارد . ...

ناسازگاری های دختر پنج ساله

پاسخ سلام وقت بخير. برای شب اداری كودک پنج ساله توصيه ميشود ابتدا به پزشک ارولوژی برای معاينه مراجعه كنيددر صورت سلامت جسمی به روانشناس كودک مراجعه كنيد. امكان شب ادراری ميتونه از لحاظ روانی باشد. برای واب...

ناسازگاری با خانواده همسر

پاسخ سلام دوست عزيز ميتونم بفهمم چقدر تحت فشار هستيد واقعا اين توقع زياد ازار دهنده است .متاسفانه گاها افراد محبت ديگران را وظيفه ميدانند و دچار سو برداشت ميشوند شما در يك خانه زندگي ميكنيد قطعا بي احتر...

ناسازگاری دخترم با دخترعموش

پاسخ با سلام این اتفاق بین بچه ها زیاد میفته. اگر بچه ها رو تشویق کردید که با هم بازی کنن و جواب نگرفتید بهترین راه اینه که خودتون به عنوان یک عضو وارد بازی بچه ها بشید و اونها رو دور خودتون جمع کنید و با ...